ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ
سپس به آسمان [=جوّ زمین] پرداخت20 در حالی که [هنوز گازی شکل و] دودی بود،21 پس به آسمان و زمین گفت خواه ناخواه [به فرمان] آیید. گفتند به طوع و رغبت آمدیم.22
20- «قَضاء» در اصل فیصله دادن به کاری و محکم و استوار کردن آن است و برحسب جمله معنایی خاص میدهد، در اینجا منظور سامان دادن و پرداختن به کاری برای انجام آن است.
21- «دُخَان» همان دود پراکنده است که قبل از تشکیل طبقات جوّ فاقد طبقهبندی و نقش معین بود. این کلمه در سوره دخان آیه 10 (44:10) نیز آمده است.
22- «طائعین» وصف حال اطاعت است. جمله «ائْتِیَا طَوْعًا أَوْ کَرْهًا» [خواه یا ناخواه تن دهید]، زبان تکوینی در طبیعت است، زبان آفرینش است نه محاوره معمولی. فرمان آفریدگار به صورت توأمان به آسمان و زمین نشان میدهد که پیدایش طبقات جوّ نیازمند همکاری و تبادل فعل و انفعالاتی دو طرفه است [سوره طلاق آیه 12 (65:12) ]. کلمه «طوع» مقابل «کـُرْه» است که جمعاً این تقابل 4 بار در قرآن تکرار شده است؛ از جمله آلعمران 83 (3:83) : «وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا» [منحصراً برای خدا هر آنچه در آسمانها و زمیناند، با میل و کراهت تسلیماند]، رعد 15 (13:15) : «وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا». اطاعت و پذیرش قابل فهم است، پذیرش با اکراه چگونه است؟ آیا هیچ موجودی به مرگ و صید شدنش رضایت میدهد؟ مسلماً نه، اما جبراً میپذیرد.