إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَـمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ
مسماً کسانی که به این [کتاب] آگاهیبخش65 که بر ایشان عرضه گردیده، در حالی که قرآن کتابی ابطالناپذیر است66 انکار ورزیدند [سرنوشت منکران پیامبران پیشین را خواهند داشت].
65- از مفهوم واژه «نسیان» [فراموشی] که مقابل ذکر است، میتوان فهمید «ذکر» همان حضور ذهن، آگاهی و بیداری و صفتی است بر آنچه بر پیامبر اسلام [و سایر پیامبران] نازل شده، به اعتبار نقش آن در تذکر و یادآوری انسان به فطرت خداجوی خود و بیدار کردنش از خواب غفلت ذکر گفته شده است: آلعمران 58 (3:58) ، اعراف 63 (7:63) ، حجر 6 (15:6) و 9، انبیاء 48 (21:48) و....
66- عزّت که در برابر ذلت قرار دارد، همان سربلندی و تن ندادن به خواری است. به سلاطین و پادشاهان نیز «عزیز» گفته میشد، به اعتبار این که دست قدرتی بالای دست آنها نبود و شکست ناپذیر تصوّر میشدند. نام عزیز جمعاً [به صورت معرفه و نکره] 99 بار در قرآن تکرار شده است که 87 بار آن به عنوان صفت خدا [ابر قدرت عالم هستی]، 5 بار به عنوان لقب فرعون مصر [یوسف 30 (12:30) ، 51 (12:51) ، 78 (12:78) ، 88 (12:88) ؛ و دخان 49 (44:49) ]، 2 بار در وصف صراط الهی [سبا 6 (34:6) ، ابراهیم 1 (14:1) ]، 3 بار به معنای سخت و تحملناپذیر [توبه 128 (9:128) ، ابراهیم 20 (14:20) ، فاطر 17 (35:17) ] یک بار در بیان دست برتر داشتن [هود 91 (11:91) ] آمده است. آیه 41 این سوره تنها موردی است که صفت عزیز به کتاب الهی اطلاق شده است. معنای کتاب مجموعه قوانین تشریعی و تکوینی است و عزیز بودن این قوانین، ابطال ناپذیر بودن آن را برای ابد تصریح میکند.