أَلَا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَاءِ رَبِّهِمْ أَلَا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطٌ

آگاه باش که آنها بی‌گمان از لقای پروردگارشان در تردیداند،93 آگاه باش که او بر همه چیز احاطه دارد.

93- مشکل آنها در ناباوری قرآن، همین تردید در لقای ربوبی است. لقاء ربّ را مفسرین ملاقات ربّ در روز قیامت گفته‌اند، اما می‌تواند لقای پیامبر یا ربّ [مسئله ربوبیّت] یا لقاء و امکان ارتباط قلبی خودشان با خدا [در دنیا] باشد.
مولوی نیز هرچه بیشتر بریدن پیوندهای اسارت دنیایی [تبتُّل] تا فنای در راه خدا را پله پله تا ملاقات خدا شمرده است [مثنوی دفتر سوم ابیات 4237 به بعد]:
از مقـامـات تبتّـل تـا فنـا
پـله پـله تـا ملاقـات خــدا
شرح وحدّهرمقام‌ومنزلی
که به پر زو بر پرد صاحب‌دلی
....
حرف‌قرآن‌را بدان‌که ظاهری‌است
زیـر ظاهر باطنی بس قاهری است
زیــرِ آن باطن یـکی بطـنِ سِـــوّم
که در او گـردد خِردها جمله گُـم
بطن چـارم از نُبی خود کس ندید
جز خـدای بـی نظــیرِ بــی نـدیـد
تو ز قـرآن ای پــسر ظاهـر مبیـن
دیــو آدم را نبینـد جـز که طــین
ظاهرقرآن چوشخص‌آدمی است
که‌نقوشش‌ظاهروجانش‌خفی‌است