وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِن بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ
اوست آنکه باران [بشارت دهنده]47 را پس از آنکه [مردم] سخت نومید شدهاند، میفرستد و رحمتش را میگستراند و هموست سرپرست ستوده.48
47- واژههای متعددی در قرآن برای باران به کار رفته است که هر کدام از منظر معینی به آن مینگرد؛ بیش از همه [59 بار] از واژه «ماء» استفاده شده است. مثل: «انزل من السماء ماءً» که معنای عام باران است. پس از آن [15 بار] واژه «مَطَرْ» آمده که به بارانهای نامطلوب و ناخواسته و مزاحم مثل: باران عذاب و گدازههای آتشفشان و امثالهم اطلاق میگردد. «وابل» نیز که با وبال امر [کیفر کار بد] همریشه است، نام دیگر باران است. «صَیـِبْ» هم به بارانی گفته میشود که مصیبتبار باشد و خرابی به بار آورد. مثل طوفانهای تخریبی [Hurricane]. در جهت مقابل، به ریزه بارانهای طولانی که به تدریج در زمین نفوذ میکند «طَلْ» [بقره 265 (2:265) ] گفته میشود و ذرات ریزتر باران را که از تودههای ابر در ارتفاعات نازل میشوند، «وَدْقْ» مینامند [روم 48]. اما «غیث» که در این سوره آمده، اشاره به باران رحمتی دارد که تشنهکامان در طلب آنند و زنده شدن دشتهای خشک و تفتیده وابسته به آن است. این که مصیبتزدگان و ستمکشیدگان دست به دعای «یا غیاث المستغیثین» به سوی آسمان دراز کرده و «استغاثه» میکنند، گویی خود را زمین مردهای میبینند که جز باران رحمت ربوبی آزاد و رهاشان نمیسازد.
48- «ولی» به دوست و سرپرستِ حمایتکننده گفته میشود، اما مدیران و سرپرستان بشری کارشان بیعیب و نقص نیست، صفت «حمید» نهایت و کمال ستودگی را درباره «ولایت» خدا مورد تأکید قرار میدهد.