وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ

و بدین سان [پیام] خواندنی ِ10 روانی11 بر تو وحی کردیم تا مردمان مکه12 و پیرامونش را [نسبت به عواقب اعمال‌شان] هشدار دهی و [نیز] از روز گِرد آمدن13[آدمیان در قیامت] که گروهی در بهشت و گروهی در آتش سوزان خواهند بود، بیم دهی.

10- واژه «قرآن» از ریشه «قَرَءَ»، در اصل مصدر به معنی خواندن است. به آنچه بر پیامبر مکرم اسلام(ص) نازل شده، به اعتبار آن که متنی خواندنی است، قرآن گفته می‌شود [به سوره قیامه آیات 17 (75:17) و 18 نگاه کنید].

11- «عربی» نیز وصفی است برای قرآن، به معنای فصیح و روشن، واژه مقابل آن «عجمی» به معنای گنگ و نامفهوم است. اِعراب گذاری کلمات نیز برای روشن کردن آنها در تلفظ با زیر و زِبَرگذاری می‌باشد.

12- در اینجا به جای نام مکه، عنوان «اُم القری» را به کار برده تا به نقش مرکزی و محوری آن در میان قبایل پراکنده عرب اشاره کرده باشد.

13- درست است که وصف «جمع» در قرآن عمدتاً [حدود 30 بار] به گِرد آمدن مردم در قیامت اطلاق شده است، اما در آیه 3 سوره قیامه [أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ] نیز به جمع شدن اجزاء پوسیده استخوان‌ها در قیامت اشاره دارد.