أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
با این حال، آنان غیر خدا را به دوستی [=سرپرستی] خود گرفتند،16 حال آن که تنها خدا دوست و سرپرست [=کارساز] است17 و هم او مردگان را زنده میکند و هم اوست که بر هر چیزی نظامبخش [=قدر و اندازه گذار] است.18
16- معنای ولایت را جز در ارتباط با مناسبات جامعه قبیلهای عربستان در 14 قرن قبل نمیتوان شناخت و معادل فارسی «دوستی» رساننده کامل بار معنایی آن نمیباشد. در فقدان دولت مرکزی و قانون پذیرفته شده عمومی در دوران جاهلیت، «وِلاء» واکنشی در برابر ناامنی و قتل و غارت بود و دوستی میان تعدادی قبیله و همبستگی آنها با یکدیگر، سّد محکمی در برابر غارتگران پدید میآورد. «ولایت»، شکل ساده روابط سیاسی و پیمانهای نظامی میان چند کشور در روزگار ماست و جنبه فردی آن در کنارجنبه اجتماعیاش بسیار کمرنگ میباشد. متأسفانه دولتهای به ظاهر اسلامی در صده اخیر، اغلب یا همپیمان و وابسته به بلوک شرق [روسیه و چین]، یا بلوک غرب [آمریکا و انگلیس و...] بودهاند، حال آنکه قرآن از «بِطَانَه» گرفتن بیگانگان [مشاور همراز و نزدیک]، مسلمانان را نهی کرده [آلعمران 118 (3:118) ] و آنها را از نفوذ غیرخودیها «وَلِیجَه» در ارکان اجتماعیشان برحذر داشته است [توبه 16 (9:16) ].
17- مفرد و معرفه ذکر شدن « هُوَ الْوَلِیُّ» در برابر «أَوْلِیَاء» که جمع آمده است، تأکیدی است بر انحصار ولایت برای خدا.
18- «قدیر» از ریشه «قدر» سازماندهی، اندازهگذاری و نظامبخشی است که البته پایه یا محصول قدرت و توانایی میباشد.