حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَالَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ

[چنین فردی تا دم مرگ غرق هوی و هوس‌هاست] تا آنگاه که نزد ما آید، [در آن روز به همنشین گمراه خود] گوید: ای کاش میان من و تو [فاصله‌ای به] دوری دو مشرق بود!39 چه بد همنشینی [بودی].

39- مشرقین دو مشرق است، گفته‌اند منظور همان فاصله مشرق و مغرب یعنی دو سوی عالم است که به نوبت طلوع و غروب می‌شود. شاید هم منظور تفاوت طلوع خورشید در دو فصل مختلف سال باشد [والله اعلم].