وَلَمَّا جَاءَ عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُم بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُم بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ
و آنگاه که عیسی نشانههای روشنی [برای آنها] آورد، گفت: به راستی برای شما حکمت65 [=اخلاق] آوردهام تا [حق و باطل بودن] برخی از آنچه را که در آن اختلاف میکنید برای شما روشن سازم؛ پس از خدا پروا کنید و از من [نه از متولیان مرتجع] اطاعت کنید.
65- منظور از تعلیم حکمت، آموزش فلسفه و کلام نیست، حکمت در قرآن، عمدتاً جنبه عملی [نه نظری] دارد و دلالت بر «رفتار و منش» خردمندانه و خداپسندانه میکند. کسی ممکن است علم و دانش نداشته باشد، ولی رفتار و مناسبات اخلاقیاش با دوست و دشمن «حکیمانه» باشد، معنای حکمت متأسفانه از همان دوران آشنایی متفکران اولیه مسلمان، همچون ابنسیناها با فلسفه یونان، از معنای اصیل و عملی قرآنی خود منحرف شد و جنبه نظری یافت.
البته خدا به عیسی(ع) هم کتاب [انجیل] داده بود و هم حکمت، اما علت این که در اینجا فقط «حکمت» را ذکر کرده است، شاید به دلیل مخاطبین او در آن زمان [یهودیان متعصّب و اختلاف برانگیز] بوده باشد که مطرح کردن نام کتابی به غیر از تورات نزد آنان کفرآمیز شمرده میشد. علاوه بر آن، کلمه «کتاب» تداعی کننده قوانین و نظامات ثابت، و کلمه «حکمت» بیانگر رفتار شایسته و نیکو، به تعبیری اخلاق و احسان و ایثار و عشق میباشد. در انجیل آمده است عیسی فرمود: «من نیامدهام کلمهای به تورات اضافه یا از آن کم کنم...» رسالت او پُر کردن خلأ محبت و عشق در جامعهای بود که فقط به فقه و اصول و احکام خشک شرعی چسبیده بود. پیامبر اسلام فرمود: برادرم موسی با یک چشم به دنیا نگاه کرد [تأسیس اُمت بر اساس نظامات شریعت] و برادرم عیسی با چشمی دیگر [عشق و عواطف انسانی] و من با دو چشم به دنیا مینگرم.