يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَى إِنَّا مُنتَقِمُونَ

[غافلانه چنین کنید، اما] روزی که [ستمگران را] به بزرگترین گرفتن‌ها بگیریم،8 [در آن روز] ما بی‌گمان طرد و دفع کننده [ستمگران] هستیم!9

8- «بطش»، گرفتن با شدت است. همچون دستگیری جانی فراری با شدت عمل و سخت‌گیری پلیس. آدمیان در دنیا به دلیل اختیار به حال خود رها شده‌اند، ولی روز جزا هر کسی در گرو دستاورد خویش و کیفر طبیعی اعمالش است. سکته قلبی یا مغزی، نمونه و مثال دنیایی قابل فهمی از «بطش» شدید، یعنی گرفتار شدن شخص به نتایج سوء تغذیه و زیاده‌روی و عوارض جسمی و روحی است.

9- مشتقات کلمه انتقام 17 بار در قرآن تکرار شده که در 13 مورد، صفت «مُنتَقِم» یا «ذوانتقام» به خدا نسبت داده شده است. منتقم از نام‌های نیکوی الهی است، در حالی که انتقام گرفتن در اخلاق دینی مذمت شده است. علاوه بر آن، خداوندی که منزه از تأثیرپذیری از مخلوقات است، چگونه ممکن است دچار خشم و غضب یا انتقام، که تماماً احساساتی انسانی‌اند، بشود؟ اما کلمه انتقام از ریشه «نَقَمَ» به معنی نفی و انکار شئ می‌باشد، خواه با زبان، خواه با عقوبت. بدن ما در تزریق خون یا پیوند اعضاء، تا هماهنگی لازم حاصل نشود، عضو جدید را پس می‌زند، نظامات جهان و آخرت نیز به گونه‌ای است که انسان‌های نا‌هماهنگ با نظامات هستی را دفع و طرد می‌کند. دستگاه گوارش ما نیز غذای مسموم را به شیوه‌های مختلف دفع [Reject] می‌کند. چنین است مکانیسم انتقام الهی.