وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِّنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
و [نه تنها دریاها، بلکه] هر آنچه در آسمانها و هر آنچه در زمین است را در [توان و استعداد] تسخیر شما قرار داد که همه آنها از آنِ اوست. بیتردید در این [رام کردن جهان برای انسان] بس نشانههاست برای مردمی که تفکر میکنند.19
19- از آیات 4 تا 13 چهار حالت از عکسالعمل انسان در برابر «آیات خدا» را مطرح کرده است: «لَآیَاتٍ لِلْمُؤْمِنِینَ»، «آیَاتٌ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ»، «آیَاتٌ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ»، «لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ». به این ترتیب قلمرو ایمان، یقین، تعقّل و تفکر را در زمینههای مختلف نشان میدهد. درجهت معکوس نیز انکار آیات را در چهار حالت عذاب وصف کرده است: «أَلِیم»، «مُهِین»، «عَظِیم» و «رِجْزٍ أَلِیمٌ». مشرکین به جای ایمان «استکبار» ورزیدند [آیات 3 و 8]، به جای یقینآوری «استهزاء» کردند [آیات 4 و 9]، به جای تعقّل در آیات خدا به «اولیاء غیرخدا» توجه و تکیه کردند [آیات 5 و 10] و بالاخره به جای تفکر به «کفر» پرداختند [آیات 11 و 12].
در قرآن 22 بار از تسخیر [رام ساختن] خدا نسبت به چیزهائی یاد شده است. مثل: رام ساختن خورشید و ماه [7 مرتبه]، کوهها برای داوود [در استخراج فلزات] و باد برای سلیمان. در این میان 12 مورد آن با ذکر کلمه «لکم» [یا لنا] به انسان اختصاص یافته است. مثل: سخرلکم الفلک [کشتی]، سخرلکم الشمس و القمر [انرژی خورشیدی]، سخرلکم الیل و النهار [شب و روز]، سخرناها لکم [شتر]، اما در آیه 20 سوره لقمان و آیه 13 سوره جاثیه، نه تنها اجزائی از طبیعت، بلکه کل عالم هستی را در قابلیت رام شدن و استفاده آدمی قرار داده و این به راستی نعمت حیرتآوری است که نادیده گرفته میشود.