وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِيًّا لِّيُنذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ

پیش از این کتاب موسی راهنما15 و رحمت بود و [اینک] این [=قرآن] کتابی است تصدیق کننده [آن]، به زبانی واضح و آشکار16 تا ستمگران را هشدار دهد و بشارتی برای نیکوکاران باشد.

15- امام به آنچه پیش رو قرار دارد و از آن پیروی می‌شود، اطلاق می‌گردد. مثل: پیشوا [حق یا باطل]، کتاب هدایت، راهی که پیموده می‌گردد، شاغول بنایی که راستی دیوار را با آن می‌سنجند، فرمانده لشگر و... آیه 17 سوره هود (11:17) نیز بر «امام بودن» کتاب موسی در زمان خود دلالت دارد.

16- در مورد آنچه به پیامبر اسلام(ص) نازل شده، جمعاً ده بار صفت «عربی» در قرآن به کار برده شده است: مثل: قرآنا عربیاً و حکما عربیاً. علاوه بر این سوره، در دو سوره دیگر نیز بر «لسان عربی مبین» [زبان عربی آشکار] بودن قرآن تأکید شده است [نحل 103 (16:103) و شعراء 195 (26:195) . آیا این تأکیدات ثابت نمی‌کند که هم زبان [لسان] قرآن و هم متن [خواندنی آن- قرآن]، یعنی الفاظش از جانب خدا نازل شده و پیامبر اسلام، نه روایت کننده آنچه بر او وحی می‌شد، بلکه منتقل کننده امین آن امانت، با تمام الفاظش، به بندگان بوده است؟ برای عظمت مقام او همین بس که توانست گیرنده آن پیام باشد و پیامبری را با امانت به اتمام برساند.