إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
بیتردید کسانی که گفتند [=اعلام کردند] ارباب ما خداست [نه واسطههای موهوم]، پس از آن [در راه توحید] استقامت کردند، [با چنین ایمانی] نه ترسی برای ایشان است و نه چنین کسانی اندوهگین میشوند.17
17- ترکیب خوف و حزن 19 بار در قرآن تکرار شده است. خوف، ترس و نگرانی از جان، و حزن، غصه از دست دادن مال و مکنت است. جمله: «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ» 12 بار و جمله «لا خَوْفٌ عَلَیْکُمْ وَلا اَنْتُمْ تَحْزَنُونَ» 2 بار در قرآن تکرار شده است. همه تلخکامیهای بنیآدم از دو عامل ناشی میشود: 1- ترس [از مرگ و آنچه سلامتی و دوام عمر را تهدید کند]، 2- حُزن [غصّه انواع از دست دادنها]. شیطان برای فریب آدم و همسرش در خوردن از شجره نهی شده، دو وعده به آنها داده بود: 1- خُلد [جاودانگی]، 2- مُلک لایبلی [مالکیتی که هرگز کهنه نمیشود]. و این دو تنها برازنده خداست، درمان راستین آن خوف و حزن را خداوند پس از هبوط از شرایط بهشتی، در پیروی از هادیان الهی نسخهپیچی کرده بود [بقره 38 (2:38) ].