وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِـحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ
و ما نیکوکاری به والدین را به انسان سفارش کردیم، [به ویژه که] مادرش او را [در دوران بارداری] به دشواری حمل کرده و با [درد و] دشواری زاییده است و [همچنین سختی دوران] حمل18 و شیردهیاش [مجموعاً] در مدّت سی ماه. [این محبتها و مراقبتها ادامه داشته] تا به نهایت رشد [جسمی بلوغ] خود و [بلوغ فکری در] چهل سالگی برسد. [آنگاه سزاوار است که به شکرانه این نعمات] گوید: پروردگارا، مرا به شکر نعمتی که بر من و پدر و مادرم ارزانی کردی مراقب و موفق بدار19 تا عمل شایستهای که تو از آن خشنود باشی انجام دهم، و در میان فرزندانم شایستگیام ده20 که به راستی به درگاه تو بازگشتهام و به راستی از تسلیم شدگانم.
18- تکرار دوباره کلمه «حمل»، شاید علاوه بر دوران حاملگی نه ماهه، اشاره ضمنی به حمل او در آغوش مادر تا پایان شیرخوارگی و حرکت مستقل روی پای خود باشد.
19- «أَوْزِعْنِی» از ریشه «وَزَعَ» در اصل نوعی مراقبت از چیزی و ممانعت از پراکنده شدن آن است، مثل منضبط و تحت فرمان بودن سربازان در ارتش و مراقبت فرمانده از تفرق آنان [نحل 17 (16:17) و 83 (16:83) ]. همین فرماندهی را عقل انسان باید نسبت به نفس سرکش خود داشته باشد که آن را تحت کنترل و مراقبت دائمی قرار دهد. لازمه این کار اشتیاق و انگیزه ایمانی است. مشابه این دعا در آیه 19 سوره نمل (27:19) از زبان سلیمان نبی [اسوه شکر] آمده است.
20- این درخواست شگفتی است! در برخی ترجمهها آمده است: فرزندانم را برای من اصلاح کن. ولی ترجمه تحتالفظی چنین است: برای من در میان ایشان اصلاح کن! این دعایی دو طرفه برای خود و فرزندان است، مشابه آیه 74 سوره فرقان (25:74) «وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» که با الگوی عملی شدن خود، طلب تقوا برای فرزندان میکند.