وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّى إِذَا خَرَجُوا مِنْ عِندِكَ قَالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مَاذَا قَالَ آنِفًا أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ

و [البته به ظاهر] برخی از آنها به [سخن] تو گوش می‌دهند، اما همین که از نزد تو بیرون می‌روند، به کسانی که [در نتیجه تلاوت آیات و تأمل در آنها] علم و آگاهی یافته‌اند28 [به حالت تمسخر] گویند: [هیچ فهمیدید] اکنون چه گفت [=ما که چیزی نفهمیدیم]!؟29 اینها همان کسانی‌اند که خدا مُهر [=ختم تعقل] بر دل‌های آنان زده30 و [به جای هدایت] از هوس‌های خود پیروی کردند.

28- بررسی مواردی که عنوان «أُوتُوا الْعِلْمَ» در قرآن به کار رفته، به شناخت بهتر شخصیت این افراد کمک می‌کند. جمعاً 9 بار این عنوان در قرآن آمده است [نحل 26 (16:26) ، اسراء 107 (17:107) ، حج 54 (22:54) ، قصص 80 (28:80) ، عنکبوت 49 (29:49) ، روم 56 (30:56) ، سبا 6 (34:6) و 16 (34:16) ، مجادله 11 (58:11) ]. از آنجایی که قرآن میان «أُوتُوا الْعِلْمَ وَالایمان» تفاوتی قائل شده [روم 56 (30:56) ]، نشان می‌دهد، منظور از اوتواالعلم، به غیر از دانشمندان دینی است.

29- «آنِفًا» یعنی چند لحظه پیش. اَنْف همان بینی است که از حواس پنجگانه به شمار می‌رود؛ از آنجایی که بیشتر حیوانات با بو کشیدن شناسایی و کسب اطلاع می‌کنند، آنف دلالت بر نوعی آغاز و ابتدای آشنایی دارد، از این روی آغاز جوانی، ابتدای هر چیز، جنگل بِکر و دست نخورده، جام نوشیده نشده، مرغزار چریده نشده و... را با همین کلمه وصف می‌کنند. این جمله که لحظاتی پیش چه گفت «مَاذَا قَالَ آنِفًا»؟ نشان می‌دهد گوینده آن در تمام مدت حواسش جای دیگری بوده است!

30- مُهر زدن، همچون مهر و امضای پایان نامه، نشانه خاتمه آن است. مطبوعات به اوراقی گفته می‌شود که کلمات آن با کلیشه سُربی ثابت شده باشد. طبیعت آدمی نیز صفات ثابت و شکل‌گرفته اوست. دل آدمی باید مرکز دریافت اطلاعات، تجزیه و تحلیل، ارزیابی و قبول یا ردّ آنها باشد. اصطلاح «طبع قلب» در مواردی به کار برده می‌شود که شخص دچار دگماتیسم و تعصّب شده و هیچ فکر تازه‌ای را نپذیرد. نسبت دادن این فعل به خدا، به دلیل وابستگی همه فعل و انفعالات و نظام‌های مؤثر جهان به اراده اوست، وگرنه ابتدای آیه حکایت از حق‌گریزی و تمسخر کافران می‌کند.