أُولَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ

هم اینهایند که خدا از رحمت خویش محرومشان کرده،43 و درنتیجه [از شنیدن و دیدن حق] کر و کورشان ساخته است.

43- «لَعْن»، راندن کسی از خود و دور کردن اوست. لعنت کردنِ ما آدمیان لفظی است و جنبه نفرین دارد، اما لعن الهی، محروم کردن گمراهان از رحمت در بازتاب عمل آنها [کفر، نفاق، ستم، فساد و تباهی و...] می‌باشد. در واقع لعنت خدا مثل دستِ رد زدن معلم به شاگرد تنبل برای رفتن به کلاس بالاتر است که نه از دشمنی، بلکه از حکمت و حمایت از حق دیگران ناشی می‌شود.
پیام اصلی این آیه [و آیه قبل] بیش از جنبه فردی، متوجه عوارض اجتماعیِ پشت کردن به دشمن و فرار از مقابله با متجاوزان است که موجب «فساد» به معنی از هم پاشیده شدن نظام جامعه و «قطع رحم» به معنای بی‌غیرتی در دفاع از خانواده و خویشان می‌گردد. منظور از «لعنت خدا» نیز همین دوری از رحمت او [بقای جامعه و سلامت نفرات آن] و «کَر و کور شدن» نسبت به ارزشهای حق است.