إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَى لَهُمْ
کسانی که [نه از سر بیخبری، بلکه] پس از آن که هدایت بر آنها آشکار شد، به پشت [=دوران جاهلیت- جبهه دشمن] بازگشتند،45 شیطان [این کار را] در نظرشان آراسته46 و دوست داشتنی جلوه داده است.47
45- «ارتداد» در قرآن، پشت کردن به همدینان و پیوستن به جبهه دشمن است، که البته جنبه «عملی» دارد. برخلاف نظریه فقهی که ارتداد را به اندیشه و اعتقاد تعمیم میدهد و اصل آزادی عقیده [لا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ] را نقض میکند. با این حال، در قرآن هیچ کیفر دنیایی برای ارتداد و الحاد وجود ندارد.
46- «سَوّلت» از مصدر «تسویل»، نوعی خودفریبی و خوب پنداشتن کار زشتی است که عقل آن را نمیپسندد. در ماجرای افکندن یوسف در عمق چاه و ادّعای برادران در طعمه گرگ شدن او، یعقوب(ع) از همین کلمه در وصف خیانتی که برای پسرانش نیکو جلوه نموده بود استفاده کرده است: «قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِیلٌ» [یوسف 18 (12:18) ].
47- املاء، زمان دادن و مهلت بخشیدن به بنده است. خداوند حلیم است و شتابِ در عقوبت ندارد، بلکه یک عمر بندگان را مهلت و فرصتِ توبه و بازگشت میدهد تا میدان و مدت آزمایش برای آنان فراخ باشد. مشتقات «مَلَاَ» جمعاً 10 بار در قرآن آمده است که 7 بار آن درباره مهلت خدا به بندگان است. اما در این سوره از وسوسه شیطان در ابدی پنداشتن سلامتی و قدرت و ثروت یاد میکند که موجب پیروی از «امل» [آرزو]، نادیده گرفتن عواقب «عمل» و فراموشی «اجل» میگردد.