إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا
آنگاه که حق ستیزان [مکه در جریان صلح حدیبیه] آتش غیرتورزی47 [برای بازداری مسلمانان از ورود به مکه] در دل خود افروختند، [آنهم غیرتی جاهلانه همچون] جوش و خروش[های تعصّبآمیز در دوران] جاهلیت.48 پس خدا [نیز در مقابل] آرامش خود را بر رسولش و مؤمنین نازل کرد و آنها را به [رعایت] نیروی مؤثر49 تقوا [=کنترل نفس] پایبند ساخت که [به راستی] سزاوارتر به آن و اهل [خو گرفته به] آن بودند و خدا به هر چیزی داناست.
47- «حمیّت»، حمایتی با دفاع از خودی [صرفنظر از حق و باطل بودن]، و طرد و دفع غیرخودی است که از ریشه «حمی» و حمّام [حرارت شدید] منشعب شده و دلالت بر حرارت خشم و غضبِ غریزی در تعصب و غیرتورزی جاهلانه میکند.
48- از مشخصات زندگی قبیلهای در دوران جاهلیت و نبود قوانین اجتماعی، غیرتورزیهای تعصّبآمیز و تند و تیز در «حمایت» از عضو قبیله [حتی مرتکب به قتل] در برابر قبایل دیگر بود. این خشم و خروش آتشین را «حمیت» [حمایت و دفاع از خودی] مینامیدند.
49- معنای «کلمه» [در کلمه التقوی] عامل مؤثر است. کلمه از ریشه «کَلمْ»، در اصل به معنای تأثیر است. به زخم شمشیر و نیزه، «کَلمْ» و به آنچه با گوش درک میشود و در شنونده تأثیر میگذارد، «کلام» میگویند. در قرآن حضرت عیسی را که تحت تأثیر فرشتهای حامله شد و تأثیری عظیم در تاریخ بنیاسرائیل گذاشت، کلمه خدا [کلمه من الله] نامیده شده است. خداوند ابراهیم(ع) را نیز با «کلماتی» مبتلا ساخت. در اینجا نیز کلمات همان امتحانات صبر، ایثار، مجاهدت، مهربانی و... میباشد که تماماً تأثیرگذار و سازنده روح آدمی هستند.