وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا

و نیز [در جهت مقابل] مردان و زنان منافق [=به ظاهر مسلمان] و مردان و زنان مشرک [=بت‌پرست] را که با بد پنداری [=باوری خرافی و آلوده به شرک] درباره خدا گمان می‌برند،12 به عذاب [=محرومیت از همراهی با حق] برساند. حوادثِ بد روزگار13 [برخلاف تصوّرشان] بر خودشان باد، و [نیز] خدا بر آنان خشم گیرد و از رحمت خویش دور کند14 و برای آنان دوزخ را، که بد سرانجامی است، فراهم کرده است.15

12- «سوء ظن به خدا»! نوعی «بد خداشناسی» و دید مشرکانه داشتن به آفریدگار است، حضرت علی(ع) [در نهج البلاغه نامه 53 بند 28] فرمود: «سه صفت از سوء ظن به خدا [بد خداشناسی] ناشی می‌شود: ترس، بُخل، و حسد. خداشناس واقعی نه از کسی می‌ترسد، نه خسیس است، و نه به دیگری حسادت می‌کند». [برای توضیحات بیشتر به سلسله مقالاتی تحت عنوان «بد خداشناسی»- در 8 قسمت- از همین قلم مراجعه کنید]
باورهای مشرکین درباره نقش بُت‌ها در برآوردن حاجات و اعتکاف در بُتخانه‌ها، و آداب و زیاراتی که انجام می‌دادند، تماماً مبتنی بر اوهام و خرافات و گمان‌های جاهلانه بود. امروز نیز بسیاری از دینداران عالم به آداب و تشریفاتی در آئین‌های مذهبی خود پایبندی نشان می‌دهند که بسیاری از آنها بر پایه ظنّ و گمان در طول تاریخ شکل گرفته و با اساس شریعت مغایرت و تضاد دارد.

13- «دَوَائِرَ» جمع دائره، از ریشه دور [گردش] می‌باشد. اما منظور از دوائر، یا دائره، حوادثی است که در جهان جریان دارد و می‌گردد و کسی از آن مصّون نیست. مثل: سیل، زلزله، بیماری، قحطی، جنگ و... علاوه بر این آیه، در آیه 98 سوره توبه (9:98) و آیه 52 سوره مائده (5:52) نیز کلمه «دائره» آمده است. در هندسه نیز دایره حالت حصار و بستن فضا دارد.

14- «لَعْن»، راندن کسی از خود و دور کردن اوست. لعنت کردن ما آدمیان لفظی است و جنبه نفرین دارد، اما لعن الهی، محروم کردن گمراهان از رحمت خود در بازتاب عمل خود آنها [کفر، نفاق، ستم، فساد و تباهی و...] می‌باشد. در واقع لعنت خدا مثل دستِ رد زدن معلم به شاگرد تنبل برای رفتن به کلاس بالاتر است که نه از دشمنی، بلکه از حکمت و حمایت از حق دیگران ناشی می‌شود.

15- «صیرورت»، شدن و تحوّل یافتن و رسیدن است. اهل لغت «مصیر» را مصدر میمی و اسم مکان به معنای بازگشتگاه گرفته‌اند. اما «مصیر» با «مرجع» و «مسیر» فرق دارد؛ در این لغت، توجه به سرانجام تحولات و محصول فرآیند مورد نظر است.