لِّتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا

تا [شما ای مؤمنان، در پیروی از او] به خدا و رسولش ایمان [راستین] آورید و خدا را ارجمند دارید18 و بزرگش شمارید19 و صبح و شام [با اعمال نیکوی خوب] به پاکی‌اش بستایید.20

18- مخاطب آیه هفتم شخص رسول مکرم است، در این آیه به صنعت ادبی التفات، مردم مخاطب قرار می‌گیرند؛ ما تو را ای رسول با چنین برنامه‌ای فرستادیم، تا شما ای مؤمنان به خدا و رسولش ایمان بیاورید و... این چهارمین «لامِ» غایت در این سوره می‌باشد «لِتُؤْمِنُوا بِاللهِ وَرَسُولِه...».
«عَزْرْ» یاری رساندن و تعزیز، نصرت با تعظیم و تجلیل است، تعزیر شرعی، به ادّعای فقیهان، یاری کردن قانون شریعت با تنبیه خلافکاران و طرد عمل آنان است. این کلمه سه بار هم در احترام و بزرگداشت پیامبران آمده است [مائده 12 (5:12) ، اعراف 157 (7:157) ، فتح 9].

19- «وَقْر» به سنگینی گوش، و «وِقْر» به بار سنگین گفته می‌شود [ذاریات 2]. «وَقار» عظمت و ثبات است و «توقیر» بزرگ شمردن و احترام قائل شدن برای خدا. به آیه 13 سوره نوح نگاه کنید.

20- بروز استعدادهای خدا داد هر موجودی در جهان هستی، تسبیح او و کار حساب شده‌ای است که بدون آن عیب و نقصی در هستی پدید می‌آید. همچون ساعتی که حذف هر پیچ و دنده‌ای آنرا از دقّت می‌اندازد.
«تسبیح» از «سباحه» به معنای شناوری و حرکت منظم در مسیر و مداری معین است. وقتی قرآن تأکید می‌کند همه اجزاء هستی و هر آنچه در آسمانها و زمین است خدا را تسبیح می‌کنند، جوش و خروش و جنبشی در طبیعت و ذرّات عالم را نشان می‌دهد که به سوی هدفی متعالی و کمال آفرین جریان دارد. همچون کارخانه‌ای عظیم با هزاران کارگر و کارمند و مهندس و تکنیسین و مهارت‌های دیگر که صبح تا شام کاری برای تولید می‌کنند و هر یک از آنان وظیفه‌ای به عهده دارد که رفع عیب و نقص و نارسایی از امور متنوع و پیچیده کارخانه است.