وَإِذَا كُنتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ الصَّلَاةَ فَلْتَقُمْ طَائِفَةٌ مِّنْهُم مَّعَكَ وَلْيَأْخُذُوا أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا فَلْيَكُونُوا مِن وَرَائِكُمْ وَلْتَأْتِ طَائِفَةٌ أُخْرَى لَمْ يُصَلُّوا فَلْيُصَلُّوا مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُم مَّيْلَةً وَاحِدَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن كَانَ بِكُمْ أَذًى مِّن مَّطَرٍ أَوْ كُنتُم مَّرْضَى أَن تَضَعُوا أَسْلِحَتَكُمْ وَخُذُوا حِذْرَكُمْ إِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا
و چون [تو ای پیامبر در سفری جهادی] در میانشان بودی و [خواستی] برای آنان نماز [جماعت] برپا داری، پس باید گروهی از آنان با تو [به رکعت اول] بایستند و سلاحشان را [با خود] برگیرند، و چون سجده را تمام کردند، باید [برای نگهبانی از جان بقیه] پشت سر شما باشند و گروه دیگر که نماز نگزاردهاند، پیش آیند و با تو نماز گزارند و [این گروه نیز] باید وسایل دفاعی و سلاح خویش برگیرند. 235 [زیرا] کسانی که کفر ورزیدند دوست دارند شما از سلاحها و ساز و برگ خود غافل شوید تا به یکباره بر شما یورش آورند. و گناهی بر شما نیست اگر از باران رنجشی بر شما بود [=سرماخوردگی داشتید] یا مریض بودید، اسلحه خود را فروگذارید و[لی] سپرتان را برگیرید. [با آمادگی و هشیاری شما] بیگمان خدا برای کافران [=حق ستیزان] عذابی خوار کننده فراهم کرده است. 236
235- گروه اول موظف بودند با اسلحه به نماز بایستند، اما در مورد گروه دوم علاوه بر اسلحه، «حِذْرَ» (اسلحه دفاعی- سپر) را نیز اضافه کرده است؛ شاید دلیل آن خطرخیزتر بودن موقعیت زمانی آنان نسبت به گروه اول است که در همان رکعت نخست، دشمن مقدمات حمله را فراهم میسازد. نکته قابل تأمل، اهمیت برگزاری نماز سرِ وقت و به «جماعت» حتی هنگام جنگ است. به سنّت و شیوه مرسوم میان مسلمانان هموطن، راه حل ساده و بی دردسر مسئله، خواندن نماز فرادی در گوشهای از جبهه و به تعویق انداختن وقت آن تا نماز بعدی میباشد. اما فرقی اساسی میان نماز در متن زندگی و میدان عمل، با نماز عادتوار تشریفاتی وجود دارد، همچنان که تحقیق و تز دکترا در کشورهای پیشرفته صنعتی در ارتباطی تنگاتنگ با تکنولوژی و صنعت و پاسخی است به نیازهای رو به رشد جامعه در زمینههای مختلف، اما در کشورهای رشد نیافته، تئوری و عمل هر کدام ساز خود را میزنند و راه خود را میروند. اصطلاح عامیانه آفتابه لگن صد دست، شام و ناهار هیچی! از جمله تداعی کننده ساختارهای ظاهری دمکراسی مثل انتخابات و مجلسین و رهبری و ریاست جمهوری و غیره است که از درونِ تشکیلات تزیین شده آن جز استبدادِ بزک کرده چیزی برای ملت حاصل نمیشود. نماز سرِ وقت و در متن زندگی، با آگاهی به آنچه به زبان میآوریم، تمرینی است برای پیوند دادن واقعیات با آرمانها.
236- «أُعِدَّتْ» فعل مجهول از عَدّ (شمردن) است. تعدید (در باب تفعیل) مفهوم ذخیره و آماده کردن مال یا ثواب و گناه دارد. فعل أُعِدَّت 4 بار در قرآن آمده است؛ 2 بار درباره آتشی که برای کافران (با عملکرد خودشان) به تدریج در وجودشان ذخیره و آماده اشتعال میشود (بقره 24 (2:24) و آلعمران 131 (3:131) )، و 2 بار درباره بهشتی که برای متّقین و مؤمنینِ به خدا و رسول مهیا میگردد (آلعمران 133 (3:133) و حدید 21 (57:21) ). تدریجی بودن این سرنوشت را در آیات 182 اعراف (7:182) و 44 قلم (68:44) نیز میبینید.