إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِـمَن يَشَاءُ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا
بیگمان خدا این [گناه] را که به او شرک ورزیده شود نمیبخشد و [اما] کوچکتر از آن را برای هر که خواهد [=شایسته بداند] میبخشد. و هرکس برای خدا شریکی قائل شود، در گمراهی بس دوری افتاده است. 262
262- به آیه 48 همین سوره (4:48) و پاورقی 124 آن نگاه کنید. موضوع شرک در این ماجرا، پیروی تعصّبآمیز از منافع شخصی و قبیلهای، حمایت به ناحق از خطا و خیانت فردی خودی و بهتان زدن به یک بیگناه، هرچند دشمنی یهودی، میباشد که تماماً خلاف حق و در تضاد با توحید عملی است، در این تجربه معلوم شد که به محض ورود ناخالصی و شرک در یک عمل، چگونه خدا فراموش و غایب میشود. چنین است که آفت شرک، هرچند مختصر و ناچیز، شجره ایمان را که رشد و باروری آن در گرو آبیاری خالص توحیدی است به کلی خشک میکند.