وَلَن تَسْتَطِيعُوا أَن تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلَا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا
هرگز نمیتوانید میان زنان [متعدّد از نظر عشق و علاقه] به عدالت رفتار کنید، هر چند [بر این کار] حریص باشید، 284 پس تمام تمایلات خود را [به یک همسر] متمایل نسازید که آن [طرف دیگر] را بلاتکلیف [=معلّق بین زمین و آسمان] رها سازید، و اگر سازش کنید و پروا پیشه نمایید 285 [و نفس خود را مهار کنید]، مسلماً خدا آمرزنده مهربان است [پس شما نیز چنین باشید].
284- در این آیه بر ناممکن بودن اجرای عدالت میان همسران متعدّد تصریح شده است. از طرفی در انتهای آیه 3 همین سوره (4:3) تأکید شده که اگر بیم داشتید که نتوانید میان آنان عدالت نمایید، پس به یکی اکتفا کنید. این حقیقت این سؤال را مطرح میکند که پس چرا تعداد همسران در قرآن تحریم نشده است؟ پاسخ این سؤال را به نظر میرسد در تفاوت معنایی قسط (که عمدتاً جنبه کمیتی داشته و ناظر به حقوق مالی است) و عدل (که علاوه بر آن، عمدتاً جنبه کیفیتی داشته و ناظر به مناسبات اخلاقی و عواطف انسانی است) بتوان یافت؛ توصیه قرآن قیام به قسط برای حقوق یتیمان و زنان بیسرپرست است که در شرایط اقتصادی و اجتماعی ویژهای از جوامع (عمدتاً در گذشته تاریخ) ضرورت داشته است. در چنین شرایطی سرپرستی آنان از طریق ازدواج که به بقای زندگی و نجات خانوادههای یتیم مدد میرسانده، بر عدالت میان همسران که امری قلبی و احساسی و خارج از عقل و اختیار شخص است اولویت پیدا میکرده است. حاصل سخن این که تعدّد زوجات تنها در چنان شرایطی توجیه میگردد و در شرایط عادی موجبی برای تنوع و هوسرانی وجود ندارد (والله اعلم).
تعدّد زوجات به طور طبیعی حسادتبرانگیز و اختلافساز میباشد ولی به قاعده «اکل میتِه» در شرایط بحرانی، برای پیشگیری از ضرری بزرگتر به جامعه ایمانی، به عنوان نسخهای موقّت توجیه میگردد. در چنین شرایطی زنان مؤمن با نگاهی فراتر به مصالح جامعه در سرپرستی خانوادههای یتیم، با سعه صدر و بلند نظری از خودمحوری عبور کرده و در راه خدا سازش میکنند.
285- در آیه قبل (آیه 128) آمده بود: «إِن تُحْسِنُواْ وَتَتَّقُواْ» و در این آیه آمده است: «إِن تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ»، به نظر میرسد چون در آیه قبل سخن از بخل درمیان بود، احسان مناسبت داشت و در اینجا، که اختلاف و بیرغبتی به همسر مطرح است، صلح و آشتی.