تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

این است حدود [=مرزهای احکام] خدا، و هر که از خدا و رسولش اطاعت کند، او را به بهشتی درآورد که نهرها از زیر آن جاری است 34 [که] جاودانه در آن خواهد بود و این است آن رستگاری عظیم. 35

34- در قرآن 40 بار در وصف بهشت، جمله: «تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ» تکرار شده که نمادی است از جریان داشتن دائمی حیات و سبز و خرمی بهشت. بدیهی است چنین وصفی برای ساکنین صحاری سوزان عربستان و مردمان حاشیه کویر بسیار مطبوع‌تر و دل‌انگیزتر از احساس مردمان ساکن در جنگل‌ها و سواحل دریاها می‌باشد. بنابراین به جای توجه به باغ‌هایی که از زیر آن نهرهای آب جاری است، باید به ظرف زمانی و مکانی و فرهنگ معاصران این آیات توجه کرد و پیام امروزی آن را، که دلالت بر سبز و خرمی زندگی بهشتیان و جریان داشتن دائمی عامل چنان خرمی می‌کند، دریافت. نهرهای جاری، محصول همان حَسَنات جاری و خیر و خدمات مستمر مؤمنین در زندگی دنیا است. طبق آیه 35 سوره رعد (13:35) ، چنین وصفی از بهشت، برای فهم دنیایی ما به «تمثیل» آمده است. ظهور و بروز اعمال بهشتیان در قیامت چنان سرچشمه‌های سعادت‌بخشی را پدید می‌آورد. از جمله در آیات ابتدایی سوره انسان از جام‌هایی که ابرار می‌نوشند و چشمه‌هایی که مقرّبان با اعمالشان در دنیا شکافته و در آخرت از آن سیراب می‌شوند یاد کرده است.

35- فوز و فلاح را رستگاری گفته‌اند، ولی تفاوتی اساسی در میان این دو واژه وجود دارد؛ فلاح از ریشه «فَلَحَ»، شکفتن و شکوفا شدن استعدادهای نفس آدمی است. اما فوز، سالم رسیدن به مقصود و نجات یافتن از خطرات مسیر می‌باشد. اعراب به بیابان و صحاری کویر «مفازه» می‌گفتند و عبورِ به سلامت از چنین صحاری سوزانی را «فوز» می‌شمردند.