إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ وَيَأْتِ بِآخَرِينَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى ذَلِكَ قَدِيرًا

ای مردم! اگر [خدا] بخواهد شما را می‌برد و دیگرانی را [به جای شما] می‌آورد و خدا بر این کار قدیر است 291 [=قدر و قاعده و قانونی بر دنیا حکفرماست].

291- این آیات دهگانه؛ (از آیه 126 تا 135) تماماً با نامی از نام‌های نیکوی خدا، که متناسب با موضوع آیه می‌باشد، ختم شده است. این آیه (133) نیز با جمله «وَکَانَ اللهُ عَلَى ذَلِکَ قَدِیرًا» و نام نیکوی قدیر ختم می‌شود. خداوند قدیر، قدر و اندازه و نظاماتی را در جهان هستی و جوامع انسانی جاری ساخته که نادیده گرفتن و تخطی از آنها با دوام و بقای آفریده‌ها در تعارض قرار می‌گیرد. در عالم انسانی «تقوا» (Self Control) که یکی از آنها، بلکه مهمترین‌شان می‌باشد، نقش کلیدی در کانون خانواده (اولین واحد اجتماعی) ایفا می‌کند و انکار آن، که اصطلاحاً کفر نامیده می‌شود، با آثار مخرّب و گسترده‌اش موجب انقراض جامعه و جایگزینی آن با مردمان و نسلی دیگر می‌شود. در این آیه چنین انتقالی را به خدا نسبت داده است، حال آنکه خدا به عنوان مسبّب الاسباب و علّت العلل عمل می‌کند و این تحوّلات ناشی از بی‌تقوایی خود جوامع می‌باشد که از کانون خانواده و اختلافات زن و شوهر آغاز می‌گردد. تقوا ترمزِ نفس آدمی است، فرد بی‌تقوا همچون ماشین بی‌ترمز فاقد ارزش است، حتی اگر لوکس‌ترین و گران بهاترین باشد.