يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا
ای کسانی که [به ظاهر] ایمان آوردهاید، به خدا و رسولش و کتابی که بر رسولش نازل کرده [=قرآن] و کتابی که پیش از آن فرستاده 299 [به راستی] ایمان بیاورید، و هرکس به خدا و فرشتگانش و کتابها و رسولان او و روز رستاخیز کفر ورزد [=انکار کند و با آنها درافتد]، به گمراهی بس دور و درازی افتاده است. 300
299- مفرد آمدن «وَالْکِتَابِ الَّذِی» به جای تورات و انجیل، که معمولا درکنار هم میآیند، به نظر میرسد ناشی از پیوستگی این دو کتاب با هم باشد که در مغرب زمین به نام «عهدین»، یا کتاب مقدس، با هم چاپ میشوند، در واقع تورات مشتمل بر اصول و احکام، و انجیل مشتمل بر اخلاق و بشارتها میباشد. از آنجایی که این آیات در سیاق حکم و شهادت در داوری است، بیشتر بخش تورات مورد نظر میباشد.
300- ردیف کردن این ارزشها به دنبال فرمان قیام به قسط؛ از ایمان به خدا و رسول و قرآن و کتب پیشین و کفر نورزیدن به خدا و فرشتگان و کتابهای آسمانی و رسولان خدا و آخرت برای چیست و چه هشداری را میخواهد به ما برساند!؟ جز آنکه اولین نتیجه پایبندی به این ارزشها قیام به قسط است؟ مگر غیر از این است که فلسفه ارسال رسولان و انزال کتابهای دینی قیام مردم به قسط بوده است؟ (حدید 25 (57:25) - ...وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ...). مگر خدا به قسط فرمان نداده است؟ (اعراف 29 (7:29) - قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْط...) و مگر داوری روز قیامت بر ترازوی قسط برگزار نمیگردد؟ (انبیاء 47 (21:47) - وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَه...)؟