إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا

همانا منافقین [با ریاکاری‌های خود می‌پندارند] خدا را فریب می‌دهند، در حالی که خدا آنها را [در نظام کنش و واکنش، با خود فریبی‌شان] فریب می‌دهد. 309 و [نمونه‌ای از دورویی آنها این که] چون به نماز بایستند، [نه با میل و رغبت، بلکه] با کسالت برمی‌خیزند؛ 310 [آنها] با مردم ریاکاری می‌کنند [=نمایش دینداری می‌دهند] و جز اندکی خدا را یاد نمی‌کنند.

309- شبیه این سخن را در آیه 9 سوره بقره (2:9) آورده است: «یُخَادِعُونَ اللهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَمَا یَشْعُرُونَ».
فریب دیگران، در حقیقت «خودفریبی» و از شِگردهای نفس آدمی در برابر وجدان اوست. این از ویژگی‌های منافقین است که نمی‌دانند با نقش بازی کردن و تکرار نفاق و دورویی، روز به روز از صداقت و صفای باطن دورتر می‌شوند و طبیعت و فطرت خود را فرسوده می‌کنند، آنها به ظاهر دیگران را فریب می‌دهند، ولی همچون شاگردی که گمان می‌کند با تقلّب کردن معلم را فریب داده است، عملاً وجدان خود را می‌فریبد و شخصیت خویش را به خرابی و خسران مبدّل می‌سازد.

310- وصف نماز به حال کسالت در آیه 54 سوره توبه (9:54) نیز آمده است: «... وَلا یَأْتُونَ الصَّلاهَ إِلاَّ وَهُمْ کُسَالَى وَلا یُنْفِقُونَ إِلاَّ وَهُمْ کَارِهُونَ».
«کُسَالَى» جمع کَسْلان (آدم سُست و بی‌حال)، از ریشه کَسَلَ، به گفته اهل لغت شانه خالی کردن و سُستی به خرج دادن در کاری جدّی و مهم است.