إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَن يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُـولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَن يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا

کسانی که به خدا و رسولش کفر می‌ورزند و می‌خواهند بین خدا و رسولانش جدایی [=گسستگی در جریان نبوّت] قائل شوند می‌گویند: به بعضی [از پیامبران] باور داریم و بعضی را انکار می‌کنیم، و [به این وسیله] می‌خواهند راهی بینابین [ایمان و کفر] در پیش گیرند، 322

322- نبوّت و رسالت همچون کلاسهای مدرسه و دانشگاه پیوستگی و تداوم دارد، گسستن این زنجیر، انکار تربیت و رشد و کمال تدریجی است. یهودیان عیسی‌بن مریم(ع) و نیز پیامبر اسلام(ص) را، و مسیحیان پیامبر اسلام را انکار کردند (صف 6). در قرآن بارها به مسلمانان تأکید شده به اهل کتاب اعلام کنند ما (برخلاف شما) میان هیچ یک از آنها جدایی و گسستگی قائل نمی‌شویم (بقره 136 (2:136) و 286 (2:286) ، آل‌عمران 84 (3:84) ). البته پیامبران به تصریح قرآن (بقره 253 (2:253) ) فرق و فضیلت‌هایی نسبت به هم داشتند، اما منظور از «لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ»، با توجه به کاربردهای کلمات فرق و تفرقه در قرآن، انکار یکی و ایجاد گسستگی در جریان و سلسله نبوّت است.