إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا

توبه‌ای که [پذیرش آن] بر خداست، 43 تنها برای کسانی است که به نادانی [=غلیان غرایز] مرتکب کاری زشت می‌شوند سپس به زودی توبه می‌کنند. پس چنین کسانند که خدا [به رحمتش] بر آنها باز می‌گردد [=توبه‌شان مؤثر واقع می‌شود] و خدا بس دانای حکیم است. 44

43- توبه از ریشه تاب، دلالت بر بازگشت می‌کند؛ بازگشت بنده خطاکار به خدا، و بازگشت خدا به بنده. کسی اگر از منبع نور و حرارتی دور شده باشد، با نزدیک شدن مجدد، در معرض آن قرار می‌گیرد. در این مثال ظاهراً ابتکار عمل با شخصی است که به سوی آن منبع باز می‌گردد، اما در واقع جاذبه نور و گرما و نیاز ذاتی آدمی به روشنی و راحتی است که او را به سوی آن مرکز سوق می‌دهد. این ارتباطی دو سویه از جنس جذب و انجذاب و عاشق و معشوقی است. خداوند با لطف و رحمت و صفات نیکویش بندگان را به سوی خود می‌کِشد.
این که گفته شده توبه‌پذیری بر خدا لازم است (إِنَّمَا التَّوْبَهُ عَلَى الله)، نشانگر آن است که چنین فعلی ذات خدا و مشیّت اوست. مثل آنکه بگوییم مادر و محبت، یا معشوق و محاسن (روی و خوی زیبا) لازم و ملزوم یکدیگرند.
«توّاب» صفت مشبّهه از نام‌های نیکوی خدا و نشانگر رحمت و لطف ویژه او به بازگشت‌کنندگان است. خداوند «غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ» است (غافر 3 (40:3) ) و در سوره‌ای به این نام، توبه را اولین پله نردبانی 10 مرحله‌ای (توبه، عبادت، حمد، سیاحت، رکوع، سجود، امر بمعروف و نهی از منکر، حفظ حدودالله و ایمان) شمرده است (توبه 112 (9:112) ). توبه نه توصیه‌ای منحصر به گناهکاران، بلکه دعوتی دسته جمعی به همه مؤمنین است (نور 31 (24:31) )، آنهم توبه‌ای نصوح (خالص و خیراندیشانه- تحریم 8 (66:8) ).

44- به زودی (مِن قَرِیب) توبه کردن برای آن است تا تبه‌کاری در نفس انسان فرصت ریشه کردن و سخت شدن پیدا نکند. دو صفت علیم و حکیم نشان می‌دهد مقتضای علم و حکمت خدا (همچون مقتضای مِهر مادری) رحمت‌گستری و برتر آوردن بازگشت کنندگان است.