وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَلَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا
[توفیق] توبه [=بازگشت] برای کسانی که [تا دم مرگ] کارهای زشت میکنند نیست تا [احتمالا] یکی از آنها بگوید: حالا توبه کردم! 45 و نه برای کسانی که در حال انکار از دنیا میروند [چنین استعداد و امکانی وجود دارد]. 46 برای چنین کسانی عذابی دردناک فراهم کردهایم.47
45- آیه قبل، از «سیئه» به نادانی صورت گرفته سخن میگوید و این آیه از «سَیِّئات» (انواع زشتکاریها)، آن هم نه از روی جهالت و غلیان غرایز، بلکه با آگاهی، اختیار، اصرار و اعتیاد تا پایان عمر. ذکر «أَحَدَهُمُ» نشان از استثناء و اتفاقی بودن حتی همین توبه اضطراری دم مرگ میکند که نه از پشیمانی، بلکه از ناچاری است. همانطور که فرعون هنگام غرق شدن در نیل گفت: به پروردگار هارون و موسی ایمان آوردم! و به او گفته شد: الآن!! در حالی که قبلا همواره عصیان میکردی و از مفسدین بودی؟ (یونس 91 (10:91) )
46- بدتر از کسانی که تا دم مرگ در تبهکاری غرق میشوند، کسانیاند که در «شدّت کفر» میمیرند و حتی به لفظ هم توبه نمیکنند. «کُفّار» مبالغه کفر و ثبات در آن را میرساند. مبالغه در انکار به کلی استعداد و توفیق بازگشت را از شخص سلب میکند.
47- آماده کردن آتش سوزان برای منکران قیامت، همچون قرار دادن اثر کشندگی برای سَم و مقدّر کردن سکته و سرطان و بیماریهای دیگر، برای کسانی که مراقب تغذیه و بهداشت و سلامت زندگی خود و دارای تحرک کافی نیستند، نتیجه طبیعی و عواقب آیندهسوز ظلم و ستم منکران است.