الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَيَكْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا

[همان] کسانی که بخل می‌ورزند و مردم را نیز به بخل می‌خوانند و آنچه را خدا از فضل خویش به آنان بخشیده پنهان می‌دارند [تا کسی از آنان کمکی نخواهد]، و ما برای کافران [=نادیده انگاران حقّ مستمندان] عذابی خوارکننده آماده کرده‌ایم. 100

100- «أَعْتَدْنَا» از ریشه «عَتَوَ»، از پیش آماده کردن، و عتید، از قبل حاضر و آماده و تعبیه شده است. به کار بردن ضمیر متکلم مع‌الغیر (نا)، دلالت بر آثاری طبیعی مثل سوزندگی برای آتش و کشندگی برای سَم، که خداوند در طبیعت اشیاء و امور نهاده، می‌کند. عملکرد منفی انسان، همچون کفر (انکار و پوشاندن حقایق)، ظلم و انکار آخرت نیز عوارضی از پیش مقدّر شده در نظام هستی دارد که دامنگیر مرتکبین آنها می‌شود. عملکرد مثبت هم آثاری مثل رزق کریم دارد (احزاب 31 (33:31) ). اما نسبت دادن این فعل به خدا، از علت‌العلل و مسبب‌الاسباب بودن او ناشی می‌شود. فعل «أَعْتَدْنَا» 13 بار در قرآن تکرار شده که 12 مورد آن به عذاب (الیم، مهین، سعیر) اشاره دارد.
بازتاب مثبت اعمال، مورد انتظار آدمی است و نیاز چندانی به وعده ندارد، آنچه بیشتر مورد تأکید و تذکر واقع شده، پرهیز از عوارض منفی عذاب‌آور اعمال است. مثل تکبّر و خوار شمردن دیگران که خواری به دنبال دارد (عَذَابًا مُّهِینًا) و ظلم و ستم به مردم و به درد آوردن آنان، که موجب عذاب الیم و عذاب سعیر (سوزان) می‌شود. معنای کفر در این آیه، نه انکار خدا و آخرت، بلکه همان نادیده گرفتن حقوق طبقاتی است که در آیه قبل برشمرده شد. بخل ورزیدن و مردم را به بخل توصیه کردن و کتمان و پوشاندن دارایی خود از چشم مردم در معنای لغوی کفر نیز آشکار است.