وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِكُمْ وَكَفَى بِاللَّهِ وَلِيًّا وَكَفَى بِاللَّهِ نَصِيرًا
و خدا دشمنان شما را بهتر میشناسد؛ و خدا در دوستی [=سرپرستی و اداره امور شما] کافی است 111 و [نیز] خدا در یاریرسانی کفایت کننده است. 112
111- معنای ولایت را، نه دوستیهای عاطفی و احساسی و روابط معقول و متعارف اجتماعی، بلکه در ارتباط با مناسبات جامعه قبیلهای عربستان در 14 قرن قبل باید شناخت و معادل فارسی «دوستی» رساننده کامل بار معنایی آن نمیباشد. در دوران جاهلیت و در فقدان دولت مرکزی و قانون پذیرفته شده عمومی، مکانیسم «وِلاء» واکنشی در برابر ناامنی و قتل و غارت بود و دوستی میان تعدادی قبیله و همبستگی آنها با یکدیگر، سّد محکمی در برابر غارتگران پدید میآورد. این «ولایت»، شکل ساده روابط سیاسی و پیمانهای پیچیده نظامی میان چند کشور در روزگار ماست و جنبه فردی آن در کنارجنبه اجتماعیاش بسیار کمرنگ میباشد. در زبان عربی کلمات زیادی دوست یا دوستی ترجمه میشوند. مثل: ودود، شفیق، صَدیق، حبیب، قرین، خلیل، رفیق، مصاحب، محاور و... که البته تفاوتهای ظریفی از نظر نوع دوستی و کاربرد آن با هم دارند.
112- تکرار «کَفَى بِالله» در موضوعات ولایت و نصرت، استقلال و اهمیت آندو را نشان میدهد. ولایت بر اشخاص، بر حمایت و اداره ناشی از دوستی و محبّت دلالت میکند، و نصرت از آنها بر یاری رسانی در مقابل دشمن. درضمن در این آیه کوتاه 3 بار نام مبارک «الله» تکرار شده است.