إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِـمَن يَشَاءُ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا

بی‌گمان خدا این [گناه] را که به او شرک ورزیده شود نمی‌بخشد و [اما] کوچکتر از آن را برای هر که بخواهد [=شایسته بداند] می‌بخشد، 124 و هرکس برای خدا شریکی قائل شود، دروغ تنگ‌نظرانه عظیمی بر بافته است. 125

124- موضوع شرک از کلیدی‌ترین مباحث قرآنی است که ورود به آن متناسب با محدوده این پاورقی نمی‌باشد، همین قدر با مقایسه این آیه با آیه 116 همین سوره (4:116) و دو سوره دیگر که جمله «وَمَن یُشْرِکْ بِالله» در آنها تکرار شده، 4 نکته را استخراج می‌کنیم:
1- نساء 48 (4:48) : هرکس به خدا شرک بورزد، دروغ تنگ‌نظرانه‌ای بافته است... فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا
2- نساء 116 (4:116) : هرکس به خدا شرک بورزد، به گمراهی بس دوری افتاده است... فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعِیدًا
3- مائده 72 (5:72) : هرکس به خدا شرک بورزد، خدا بهشت را بر او حرام کرده است... فَقَدْ حَرَّمَ اللهُ عَلَیْهِ الْجَنَّهَ
4- حج 31 (22:31) : هرکس به خدا شرک بورزد، گویی از آسمان بلند (توحید) سقوط کرده و... فَکَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ تَهْوِی بِهِ الرِّیحُ فِی مَکَانٍ سَحِیق
اوصاف فوق وضعیت فرد شرک‌زده را نشان می‌دهد. اما درجهت مقابل، فعل «یُشْرِک» دو بار دیگر در قرآن با نهی «لا»، در نشان دادن زمینه شرک و راه نجات از آن آمده است:
1- تکیه توحیدی انحصاری بر «ولایت» (دوستی، سرپرستی و کارسازی) خدا و تسلیم بودن به «حکم» او در کتاب هدایتش، با پرهیز از دخالت دادن نظریات و فتاوی مخالف کتاب خدا. کهف 26 (18:26) - ...مَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلا یُشْرِکُ فِی حُکْمِهِ أَحَدًا
2- پرهیز از شرک در «عبادت» (خواندن غیرخدا برای برآوردن حاجات و نسبت دادن صفاتی به آنها که منحصر به خداست)
کهف 110 (18:110) - ...فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صَالِحًا وَلا یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَدًا
در آخرین سوره قرآن (ناس)، از سه جهت به خدا پناه می‌بریم: رَبِّ النَّاس، مَلِکِ النَّاس و إِلَهِ النَّاس. از عوامل پنهان و آشکار (مِنَ الْجِنَّهِ وَالنَّاس) که ما را به انحراف از سه اصل فوق می‌کشانند:
الف) انحراف از «ولایت رَبِّ النَّاس» به «ولایت» ارباب‌های متفرّق.
ب) انحراف از «حکم مَلِکِ النَّاس»، به «حکم» ملوک، طاغوت‌ها و پادشاهان.
ج) انحراف از «عبادت إِلَهِ النَّاس»، به «عبادت» (سرسپاری و تسلیم) معبودهای دنیایی

125- رک به پاورقی 54 همین سوره (4:20) .