وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَـوْلًا مَّعْرُوفًا

اموال [یتیمان تحت قیمومیّت] خود را که خدا آن را وسیله برپایی [زندگی] شما قرار داده 13 در اختیار نابالغان قرار ندهید، 14 و[لی] آنان را از [درآمد] آن، روزی دهید و بپوشانید [=خوراک و پوشاک دهید] و با آنان به گفتاری پسندیده سخن گویید.15

13- با توجه به سیاق آیات، که یکسره درباره حقوق یتیمان است، این حکم باید ناظر به همانها باشد که تحت قیمومیّت قرار دارند و باید از اموالشان نگهداری شود. این اموال، هرچند به یتیمان تعلّق دارد، اما به جای اموالهم، «أَمْوَالَکُمُ» آمده است تا نشان دهد امکانات مالی که با تلاش همگان حاصل شده متعلق به کل جامعه و وسیله‌ای برای برپایی و رشد اقتصادی و گردش چرخ زندگی است، پس نباید با ولخرجی کسانی که به بلوغ سنی یا رشد عقلانی نرسیده‌اند تباه گردد.

14- سفیه به سَبُک مغز و جاهل و احمق گفته می‌شود. این واژه 11 بار در قرآن و عمدتاً در سوره بقره آمده است. به کودکان نابالغی که هنوز به سن تشخیص و تمیز نرسیده و نابخردانه عمل می‌کنند نیز سفیه گفته می‌شود، همچنین به عقب افتادگان ذهنی یا کسانی که در خرج کردن مال تشخیص لازم را ندارند. واژه مقابل سفیه در زبان عربی حلیم است و سن بلوغ اطفال را قرآن «حُلُم» نامیده است (نور 58 (24:58) و 59). وصف نابالغان در این آیه با کلمه سفیه، اشاره به علت حکم است وگرنه کودکان استثنایی پیش از بلوغ جنسی به بلوغ عقلی می‌رسند.

15- نیاز یتیمان نابالغ تنها خوراک و پوشاک نیست، محرومانِ از محبّت والدین، به احترام و اکرام نیز نیازمندند و در ارتباط با آنان باید به شایستگی سخن گفت و از تحقیر و توهین پرهیز کرد.