فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا
پس چنین نیست [که با دورویی و نفاق بتوان ادعای ایمان کرد]، به پروردگارت سوگند که آنها ایمان [راستین] نیاوردهاند مگر آن که در مشاجرههای میان خویش تو را داور قرار دهند؛ 156 سپس از آنچه [به نفع یا ضرر هر یک] حکم کردهای احساس دلتنگی نکنند و کاملا [بی چون و چرا] تسلیم [حکم] باشند.
156- اختلاف و بگومگو و تنازع میان دو طرف را «تشاجر» میگویند که همچون شجر (درخت)، ریشه (زمینه و سابقه)، تنه (محور اصلی اختلاف)، شاخ و برگ (نکات فرعی و حواشی) و میوه (نتیجه و سرانجام) دارد.