أَيْنَمَا تَكُونُوا يُدْرِككُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِي بُرُوجٍ مُّشَيَّدَةٍ وَإِن تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُـولُوا هَذِهِ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُـولُوا هَذِهِ مِنْ عِندِكَ قُلْ كُلٌّ مِّنْ عِندِ اللَّهِ فَمَالِ هَـؤُلَاءِ الْقَوْمِ لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثًا

[اگر از ترس مرگ از پیکار در راه حق فرار می‌کنید، بدانید بالاخره] هر کجا باشید مرگ شما را درمی‌یابد، اگر چه در برج و بارو‌های مستحکم باشید. 176 [این مسلمانان سطحی‌نگر] اگر پیشآمد نیکویی به آنها رسد، گویند: این از طرف خداست، و اگر پیشامد ناگواری بر آنها وارد شود، گویند: این از [سوء مدیریت و فرماندهی] توست! بگو: همه از جانب خداست 177 [=در نظامات او صورت می‌گیرد]، این قوم را چه می‌شود [=چه مشکلی دارند] که هیچ سخنی [تازه] درنمی‌یابند؟ 178

176- «مُشَیَّدَه» از ریشه «شَیَدَ»، به برجهای مرتفع و مستحکمی که برای حفاظت از پادشاهان و حکّام می‌ساختند گفته می‌شود، این کلمه در آیه 45 سوره حج (22:45) نیز آمده است.

177- اعتقاد به وجود خدا، هرچند آلوده به باورهای شرک‌آمیز، در دوران جاهلیت عمومیت داشت، بنابراین نسبت دادن حوادث نیکو به خدا باوری عمومی بود، اما رسالت، به خصوص رهبری سیاسی پیامبر که به درخواست مردم یثرب (مدینه) و بیعت با او صورت گرفته بود، امری بشری به شمار می‌رفت که مسلمان نماها می‌خواستند با فرافکنی و حق‌ناشناسی، شکست‌ها و ناکامی‌های اجتماعی خود را به حساب پیامبر بگذارند و طلبکاری کنند.

178- در معنای حدیث، حادثه، احداث و... مفهوم تازگی و نو بودن نهفته است، آغاز کردن سخن، لَب به سخن گشودن پس از سکوت است.