مَّا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِن سَيِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِكَ وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُـولًا وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا
[درست است] هر پیشامد نیکویی بر تو رسد از جانب خداست، و[لی] هر پیشامد ناگواری بر تو رسد از خود توست 179 [نه دیگران] و ما تو را به پیامبری برای [هدایت] مردم فرستادیم و خدا در مقام گواه بودن کافی است. 180
179- این آیه به ظاهر همان ادّعای مسلمان نماها (منافقان) را تأیید میکند که حوادث نیکو (پیروزی) را به حساب خدا و ناخوشایندیها (شکستها) را به حساب پیامبر میگذاشتند. حال آنکه در آیه قبل بر آنان خرده گرفته بود که چرا نمیفهمند!؟ به نظر میرسد پاسخ را باید در تفاوت زاویه نگرش به مسئله یافت؛ در آیه قبل از زاویه مشیّت خدا مسئله را مطرح میسازد که حوادث نیک و بد تماماً تابع نظاماتی هستند که او مقدّر کرده است، اما در این آیه موضوع را در ارتباط با نقش انسان، در نیک و بد سرنوشتی که برای خود رقم میزند، عنوان مینماید. مثال مدرسه الگوی سادهای برای فهم آسانتر این مسئله است: 1- کارنامه قبولی و رفوزگی (هر دو) از طرف مدرسه داده میشود، 2- توفیق هر شاگردی در حقیقت ناشی از امکانات و آموزشهایی است که در مدرسه توسط معلمین عرضه میشود، در حالی که رَد شدن شاگرد در امتحانات ناشی از بیهمّتی خود اوست (مدرسه برای رد کردن تأسیس نشده است).
180- ر ک به پاورقی 102 همین سوره (4:102) .