إِلَّا الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ أَوْ جَاءُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَن يُقَاتِلُوكُمْ أَوْ يُقَاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا

مگر کسانی که به قومی بپیوندند که میان شما و آنان پیمانی [از همزیستی مسالمت‌آمیز] برقرار است، 203 یا آنکه [با این اعلام موضع و تعهّد] نزد شما آیند که از جنگ با شما یا با قوم خود به تنگ آمده‌اند 204 [و می‌خواهند موضع بی‌طرفانه اتخاذ نمایند، در این صورت کاری به آنها نداشته باشید]، و اگر خدا می‌خواست [=مشیّت او ایجاب می‌کرد] مسلماً آنان را بر شما مسلط می‌کرد تا با شما بجنگند [مغرور به برتری نظامی خود نشوید]، پس اگر از [تعرّض به] شما کناره گرفتند و با شما نجنگیدند و از درِ مسالمت با شما درآمدند [=پیشنهاد صلح و آشتی دادند]، در این صورت خدا هیچ راهی برای شما علیه آنها قرار نداده است. 205

203- اولین استنثناء در تعقیب و تنبیه منافقانِ محارب، پناهنده شدن آنان به قومی (به تعبیر امروزی، کشوری) است که با آنها پیمانی منعقد شده باشد (در گذشته پیمانها عمدتاً امنیتی بوده ولی امروزه جنبه سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی، علمی و... نیز یافته است). نکته بسیار مهم، حفظ حرمت پیمان با همسایگان است که نباید به بهانه تعقیب منافقان داخلی، به حریم و حرمت قوانین و مقرّراتشان پناهنده پذیری تجاوز کرد. آسیبی که از نقض چنین پیمانهایی به جامعه اسلامی می‌رسد، به مراتب بیش از منافع فرضی به کیفر رساندن فراریان مخالف می‌باشد. برخی اقدامات آشنا در اینجا قابل ذکر است، از جمله: حمله به سفارتخانه‌های خارجی که طبق پیمان‌های بین‌المللی حریم امن محسوب می‌شوند، گروگانگیری دیپلماتهای سیاسی، ترور مخالفین داخلی در کشورهای خارجی که انواع پیمانها با آنها برقرار است. همه این رفتارها از جهل مرکّب نسبت به حقوق بین‌المللی و موازین قرآنی ناشی می‌شود، جهل و جوری که به مراتب بیش از دشمنان اسلام به این آیین صلح و آشتی صدمه زده است.

204- دومین استثناء، اعلام بی‌طرفی منافقان محارب است. هدف از شدّتِ عمل توصیه شده در آیه 89 (4:89) ، دفاع از جان و مال مسلمانان است، پس همین که منافقان دست بردارند، مسئله منتفی شده و مقابله تمام می‌شود. خوی انتقام و تسویه حساب گذشته، ناشی از غلبه نفس اماره بالسوء و کینه‌توزی و دشمنی است. مصلحت جامعه ایجاب می‌کند چرخه معیوب انتقام و شُستن تمام نشدنی خون با خون متوقف گردد.

205- این تأکید که «خدا هیچ راهی برای شما علیه آنها قرار نداده»، تمام راه‌های توجیه و تفسیر و تأویل را می‌بندد. فتوای هیچ مرجع، حکم هیچ ولی فقیه و فرمان هیچ رهبری در برابر این حکم قاطع الهی اعتبار ندارد، هرچند فرماندهان کشوری و لشگری و سپاهی و امنیتی و اطلاعاتی مصلحت خود را در سرکوب و سر به نیست کردن مخالفین بدانند.