يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُـولُوا لِـمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَعِندَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ كَذَلِكَ كُنتُم مِّن قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا
ای کسانی که ایمان آوردهاید، هرگاه [برای مقابله با دشمنان] در راه خدا گام برمیدارید 217 [=به سفری جنگی میروید]، پس به دقّت بررسی کنید 218 [و کاملا بر مواضع اعتقادی طرف مقابل آگاه باشید]، و به کسی که با شما از درِ صلح و مسالمت درمیآید [=اظهار اسلام میکند]، نگویید: «تو مؤمن نیستی!» تا [با دشمن تلقی کردن و کشتن او و غنیمت بردن] بهرهمندیهای دنیایی را بجویید. 219 [ولی بدانید] غنیمتهای بسیار [تنها] نزد خداست. شما پیشتر [=قبل از اسلام] چنین بودید، ولی خداوند بر شما منّت نهاد 220 [=از اسارت دنیا آزاد کرد]. پس به دقّت بررسی کنید که مسلماً خدا از [جزئیات] آنچه میکنید کاملا باخبر است.221
217- اصطلاح «ضرب فِیالاَرض» (گام زدن بر زمین) به معنای سفر جنگی یا تجارتی، در 6 آیه قرآن آمده است: نساء 101 (4:101)، آلعمران 156 (3:156) ، مزمل 20 (73:20) ، بقره 273 (2:273) و مائده 106 (5:106) .
218- «تبیین» کردن (در آیه: فَتَبَیَّنُوا) روشن و واضح کردن مسئله با تحقیق و بررسی دقیق است. در فرمان «تَبَیَّنُواْ» ضرورت بررسی دقیق گزارش علیه مخالفین بار دیگر در قرآن آمده است: حجرات 6 (49:6) - «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَهٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ».
219- «عَرَضَ»، به متاع ناپایدار دنیا گفته میشود که بر مردمان عرضه میشود و خودنمایی میکند (توبه 42 (9:42) و اعراف 169 (7:169) ). اما عرضه کردن همان آشکار و عیان کردن است، برخلاف جوهر اشیاء که پنهان میباشد. اصطلاح «عَرَضَ الدُّنْیا»در نور 33 (24:33) ، اعراف 169 (7:169) و انفال 67 (8:67) نیز آمده است.
220- منّت از ریشه «مَنّ»، نعمت بزرگی است که موجب رفع مشکلات و پریشانی فرد یا جامعه گرفتار میشود. چه مادّی، چه غیر مادّی. آزاد کردن اسیر را از این منظر قرآن منّت شمرده است (محمد 4 (47:4) ، ص 39 (38:39) ). از نامهای نیکوی خدا منّان است که بر بیکرانی نعمتهای رهاییبخش او نسبت به بندگان در انواع گرفتاریها حکایت میکند. چنین صفتی برای خدا نیکوست، چون حقیقت دارد، ولی منّتگذاری بندگان بر یکدیگر نکوهیده است. چون هر آنچه دارند از آنِ خداست که به آنها امانت داده شده و منّت نهادن بر گرفتاران، اثر مثبت انفاق را خنثی میکند (بقره 264 (2:264) ).
221- مشتقات واژه «خبر» 52 بار در قرآن آمده که 45 بار آن نام نیکوی خبیر (معرفه یا نکره) است. خبیر کسی است که از تمام جزئیات باخبر است. اصطلاح خِبره بودن در برخی تخصصها از همین روی معمول شده است. نام نیکوی خبیر بیش از همه با صفات: لطیف (5 بار)، حکیم (4 بار)، علیم (4 بار)، و بصیر (3 بار) ترکیب شده است که نشان میدهد خبر داشتن مطلق خدا ناشی از توجه به جزئیات نادیدنی (معنای لطیف)، حکمت، علم، و بصیر بودن است. در ضمن همواره خبیر بودن او را نسبت به اعمال آدمی (کارهای ارادی) شمرده به استثنای یک بار افعال (تفعلون- نمل 88 (27:88) )، و یک بار هم ظاهرسازیهای ریاکارانه (یصنعون- نور 30 (24:30) ) و البته دو بار هم به آثار و عوارض (ذنوب) اعمال (اسراء 17 (17:17) و فرقان 58 (25:58) ).