إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا

بجز مردان و زنان و کودکان مستضعفی که توان چاره‌جویی [=برای هجرت] ندارند 229 و به راه‌حلی هم [=برای نجات خود] نمی‌رسند. 230

229- «حِیلَه» از ریشه «حِوَل» (انتقال)، به چاره‌جویی برای تغییر حالت فعلی و انتقال به حالتی بهتر گفته می‌شود. حال و احوال و تحویل و تحوّل همه از همین ریشه‌اند.

230- «یَهْتَدُونَ»، هدایت‌جویی و راهیابی است، و هدایت نیز رفتن و رسیدن به مقصد است (ایصال بالمقصود). آن مستضعفان به دلیل کهولت یا ضعف و بیماری و دلایل دیگر، راه حلی برای مشکل خود نمی‌یافتند. کلمه «سبیل» (مفرد و جمع و با ضمایر) 176 بار در قرآن به کار رفته که بجز مواردی نادر، که معنای مادی راه و جاده دارد، در بقیه موارد بر راه و روش و شیوه موفقیت در رسیدن به هدفی معین دلالت می‌کند. مثل سبیل الله، سبیل الطاغوت، سبیل الرشد، سبیل الغی، سبیل ‌المفسدین، سبیل المجرمین و... در این آیه منظور از این که مستضعفان راهی نمی‌یابند، راه حل و امکانی برای هجرت است.