مَّنَّاعٍ لِّلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُّرِيبٍ

[همان] همواره بازدارنده39 برای [هر کار] خیر [و] متجاوز40 [به حقوق مردم و] مردّد بدگمان را.41

39- «مَنَّاع» مبالغه منع و بازداری، وصف کسی است که نه تنها خود اهل خیر و خدمت نیست، بلکه دیگران را نیز همواره از این کار باز می‌دارد. اصطلاح «مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ» در آیه 12 سوره قلم (68:12) نیز آمده است: «مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ مُرِیبٍ». این صفت را در سه آیه دیگر قرآن می‌یابیم: ماعون 6 (107:6) و 7- «الَّذِینَ هُمْ یُرَاءُونَ وَیَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ»، معارج 21 (70:21) - «وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا»، بقره 114 (2:114) - «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ...».

40- «مُعْتَد» اسم فاعل از ریشه «عدو»، تعدّی و تجاوزی است به حقوق دیگران که اگر قلبی باشد، عداوت و دشمنی به بار می‌آورد، اگر در معاملات باشد، تعدّی محسوب می‌گردد و اگر در راه رفتن باشد، به معنای دویدن است. مشتقات این کلمه 106 بار در قرآن تکرار شده است.

41- «مُرِیب» از ریشه «رَیْب» [شک و تردید]، حالتی از تزلزل و ناپایداری درونی است که شخص را به شک و تردید و سوء ظن و تهمت می‌اندازد. از هفت باری که «مُرِیب» در قرآن تکرار شده، شش بار آن با «شک» آمده است: «وَإِنَّهُمْ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ مُرِیبٍ». در دو آیه 24 و 25 کسانی را که سزاوار دوزخ شده‌اند با پنج صفت معرفی کرده است: «کَفَّار»، «عَنِید»، «مَنَّاع»، «مُعْتَد»، «مُرِیب». ریشه این صفات را در آیه بعد شرک در خداپرستی می‌شمارد.