قَالَ قَرِينُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَكِن كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ
[دوست گمراه دنیاییاش] گوید:43 پروردگارا! من او را به سرکشی وادار نکردم، بلکه خود [همواره] در گمراهی دوری بود.
43- برخی از مفسرین منظور از «قرین» در این آیه را «فرشته» حافظ و شاهد اعمال، و قرین در آیه 23 را «شیطانِ» نفس، که همیشه همراه گمراهان است گفتهاند، اما آیه 28 همین سوره، در شرح بگومگو و مجادله آن شخص گمراه با قرین خود در محضر الهی و سخن خداوند که من شما را قبلا بیم داده بودم، معلوم میدارد که منظور از «قرین» باید همان دوستان گمراه و رفیقان نا اهلی باشد که شخص را به انحراف میکشانند. البته برحسب آیه 38 سوره نساء (4:38) «...وَمَنْ یَکُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِینًا فَسَاءَ قَرِینًا»، شیطان هم میتواند قرین آدمی باشد، ولی منظور از شیطان در این موارد همان آدمهای شیطان صفتی هستند که رفیق آدمیان رویگردان از یاد خدا میشوند [زخرف 36 (43:36) تا 39]. همین معنا را آیه 25 فصلت (41:25) : «وَقَیَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاءَ فَزَیَّنُوا لَهُمْ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ...» و نیز آیات 51 (37:51) تا 53 صافات به روشنی نشان دادهاند: «قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّی کَانَ لِی قَرِینٌ یَقُولُ أَإِنَّکَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِینَ أَإِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَدِینُونَ».