تَبْصِرَةً وَذِكْرَى لِكُلِّ عَبْدٍ مُّنِيبٍ
[که مایه] بصیرتی و یادآوردنی است12 برای هر بنده بازآینده13 [به سوی خدا].
12- بصیرت، بینایی دل [معرفت و شناخت قلبی] و جمع آن بصائر و ابصار است. وسیله دیدن، عین [چشم] و بینایی دل «بَصَر» است [وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِهَا- چشم دارند ولی با آن به شناخت نمیرسند- اعراف 179 (7:179) ].
«تَبْصِرَه» بینایی بخشیدن و واضح نمودن است، همچنانکه به توضیحات اضافی برخی متون «تبصره» میگویند.
تفکیک میان «تَبْصِرَه» و «ذِکْرَى» در این آیه، تفاوت ظریف میان آن دو را نشان میدهد؛ اگر تبصره را «بینش» بدانیم، ذکری را، که مصدر و به معنای یادآوردی است، باید «بیداری» و هشیاری، در مقابل غفلت و نسیان بشماریم.
13- انابه همان توبه، یعنی بازگشت است، اما بازگشتی مکرّر پس از هر گناه و رجوعی بعد از هر رجوع. به همین دلیل به زنبور عسل، به دلیل رفت و آمد مکررش به کندو، «نوب» و به حوادث پی در پی «نائبه» میگویند. از آنجایی که آدمی دائماً در معرض غفلت و نسیان و دور شدن از حق است و مرتکب گناه میشود، تکرار توبه را انابه میگویند، بنابراین «منیب» کسی است که با مراقبت بر گفتار و کردار خود، همواره در حال اصلاح مسیر و بازگشت به صراط مستقیم است.