وَالذَّارِيَاتِ ذَرْوًا

سوگند به پراکنده کننده‌ها [=بادهای افشاننده ذرات آب از سطح دریاها] به شکل و ترتیب خاص.

1- نام این سوره «ذاریات»، اسم فاعل از ریشه «ذَرَوَ» [پراکندن و پاشیدن] است که به راهنمایی تنها مورد دیگری که این کلمه در قرآن آمده، می‌توان دریافت که منظور بادهای پراکنده کننده است؛ کهف 45- «وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا کَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیمًا تَذْرُوهُ الرِّیَاحُ...». با این تفاوت که آنچه توسط باد پراکنده می‌شود، در آیه فوق برگ‌های خشک شده گیاهان است، و در سوره ذاریات، به قرینه سه آیه بعدی، که با فاء تفریع پس از سوگند «وَالذَّارِیَاتِ ذَرْوًا» آمده، به نظر می‌رسد منظور بادهای پراکنده کننده رطوبت از سطح دریاها، در پرتو خورشید باشد که میلیون‌ها تُن ابر را بر دوش خود حمل می‌کند «فَالْحَامِلاتِ وِقْرًا»، سپس به آسانی در مسافت هزاران کیلومتر حرکت می‌دهد «فَالْجَارِیَاتِ یُسْرًا» و بالاخره باران روزی‌بخش الهی را مطابق برنامه و نظامی در سرزمین‌های دور و نزدیک تقسیم می‌کند «فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْرًا».
لغتنامه «المنجد» موارد کاربرد مشتقات «ذرو» را در پراکنده شدن خاک توسط باد، پراکندن گندمِ کوبیده شده به هوا برای جدا شدن کاه از آن، سرعت گرفتن آهو همچون باد و ریخته شدن اشک از چشم ذکر کرده است.
شش آیه ابتدای سوره ذاریات چهارمین گروه آیات نازل شده بر پیامبر مکرّم اسلام در ابتدای اولین سال بعثت می‌باشد [پس از پنج آیه ابتدای علق، هفت آیه ابتدای مدثر و دو آیه ابتدای عصر]. بقیه آیات این سوره در سال چهارم بعثت نازل شده و از نظر موضوعی می‌توان این سوره را به 3 بخش تقسیم کرد: 1- سوگند‌های مقدمه برای تبیین بازتاب و جزای نیک و بد اعمال در دنیا و آخرت [آیات 1 تا 23]، 2- عبرت از تاریخ انبیاء و امت‌ها [آیات 24 تا 46]، 3- آیات تکوینی و هشدار به معاصرین [آیات 47 تا 60].
در این سوره به تناسب آیات مقدماتی آن درباره عوامل و حرکت‌های باران‌زا و باران آفرین، نام‌های نیکوی: «رَزَّاقُ ذُو الْقُوَّهِ الْمَتِینُ» [آیه 58]، «حَکِیمُ الْعَلِیمُ» [آیه 30] و نیز ربّ مضاف [پنج مرتبه] و الله [سه بار] آمده است.
اگر آب مصرفی شهروندان دنیای مدرن از طریق لوله‌کشی به آنان می‌رسد و کمتر به خشکسالی و کم آبی توجه دارند، ساکنان شبه جزیره خشک و سوزان عربستان تمام نگاه امیدشان به آسمان و ابر بشارت‌بخش باران بود و مثال زدن از شکل‌گیری ابر و باران از ذرّات رطوبت به عنوان تمثیل و تشبیهی برای فهم مکانیسم بازگشت به خدا و «آنچه از دریا به دریا می‌رود از همانجا کامد آنجا می‌رود» بسیار قابل فهم بود.
اگر ذرّات بسیار کوچک و نادیدنی رطوبت دریاها پس از ترکیب و تراکم و طی هزاران کیلومتر و تبدیل به باران سرانجام به دریا بازمی‌گردند، بی‌نهایت کوچک‌های اعمال روزانه ما نیز که از خاک برخاسته‌ایم و به خاک می‌رویم، از همان خاک روزی سر بر می‌آوریم.