اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ

ساعت2 [قیامت] در حال نزدیک شدن است3 و ماه [در آستانه چنان تحولاتی] گسیخته و متلاشی خواهد شد.4

1- سوره قمر در سال چهارم بعثت به صورت یکپارچه در مکه نازل شده است. نام قمر [معرفه و نکره] 27 بار در قرآن تکرار شده و ماه به طور متوسط حدود 27/321 روز یکبار به دور زمین تناوب مداری [نه هلالی] دارد. شماره این سوره نیز 54 [27 ضربدر 2] می‌باشد. اگر کلمه «یوم» [به صورت معرفه و نکره- الیوم و یوماً] 365 بار در قرآن تکرار شده، «ایام» [جمع یوم] نیز 27 بار [معرفه و نکره] آمده است. «یومئذٍ» نیز 70 [2+68] بار در قرآن تکرار شده که مضربی است از هفت [7 ضربدر 10]. کلمات: قبله، سبع سموات، بنی‌آدم، طبقات زمین و آسمان و... نیز هر کدام هفت بار در قرآن تکرار شده‌اند.
موضوع شقه شدن ماه «وَانشَقَّ الْقَمَرُ»، از مسائلی است که همواره در میان مسلمانان مطرح بوده و روایاتی هم در این باب نقل شده است. در تفسیر «مجمع‌البیان» نام مفسرینی از گذشته [همچون: حسن و غطاء و بلخی] ذکر شده که منکر چنین معجزه‌ای در زمان پیامبر اسلام(ص) بوده و آن را مرتبط با تحولات قیامت شمرده‌اند؛ اما مفسرین دیگر چنین ادّعایی را، که برتر از معجزه پیامبران پیشین است، مطرح کرده و نسل‌های بعد این «قول مشهور» را که حربه‌ای برای اثبات برتری پیامبر اسلام می‌شمردند، همچنان حفظ و روایت کرده‌اند. حال آن که آیات متعددی از قرآن [از جمله: آیات 50 و 51 سوره عنکبوت و آیات 59 و 93 سوره اسراء] داشتن معجزه‌ای غیر از قرآن را از پیامبر اسلام نفی کرده و نیاز به معجزه، کم بهاء دادن به قرآن عظیم است که برای حقانیت آن به دستاویز دیگری چنگ زده شود. به نظر می‌رسد ارتباط تنگاتنگ انشقاق قمر با نزدیک شدن قیامت، که در یک آیه و بدون فاصله ذکر شده است، مسئله را آشکار می‌سازد.
این سوره را برای فهم ساده‌تر مضامین آن می‌توان به سه بخش اصلی تقسیم کرد:
الف) مقدمه [آیات 1 تا 8]، ذکر کفر و اعراض مشرکین و اشاره به سرنوشت آینده آنان
ب) بخش تاریخی [آیات 9 تا 42]، شرح اجمالی انکار پنج قوم: نوح، عاد، ثمود، لوط و فرعون.
ج) آینده [آیات 43 تا 58]، عبرت‌آموزی از تاریخ، وقوع قیامت و سرنوشت نهایی مجرمین و متقین.
کلیه آیات این سوره با حرف «ر» ختم می‌شوند و آهنگی یکسان دارند. از نام‌های نیکوی الهی تنها یکبار نام «ربّ» و نیز نام‌های «عَزِیزٍ مُّقْتَدِر» آیه 42] و «مَلِیکٍ مُّقْتَدِر» [آیه 55] در ارتباط با سیاق انذاری سوره آمده است.

2- منظور از ساعت، مطلق وقت و زمان است، نه جزء مشخصی از آن. مثل زمان مرگ و زمان [وقوع] قیامت. ساعت قیامت به تعبیر قرآن، به اندازه یک چشم بر هم زدن، بلکه کمتر از آن است [نحل 77 (16:77) ]. از 48 باری که کلمه «ساعه» در قرآن به کار رفته است، 41 مورد آن به صورت معرفه [با الف و لام] درباره زمان قیامت است و بقیه درباره اجل مرگ انسان‌ها یا لحظاتی از ایام زندگی دنیایی.

3- «قُرب» نزدیکی است و «اقْتَرَبَت» در باب «افتعال»، دلالت بر آمادگی «نزدیکی» می‌کند [مثل: اشتعال، انقلاب، اضطراب و...]. چهار بار دیگر کلمه قُرب در باب انفعال در قرآن آمده است که تماماً بر مقدّمات امری اشاره می‌کند، نه تحقّق آن. مثل «اقْتَرَبَ أَجَلُهُم» [اجلشان نزدیک است- اعراف 185 (7:185) ]، «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُم» [حساب مردم نزدیک است- انبیاء 1 (21:1) ]، «وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ» [وعده حق نزدیک است- انبیاء 97 (21:97) ]، و «وَاسْجُدْ وَاقْتَرِب» [سجده کن و نزدیک شو- علق 19 (96:19) ].

4- «اِنْشَقَ» از ریشه «شَقَقَ» [شکافت]، در باب «انفعال»، مفهوم فعل‌پذیری و تسلیم و تن دادن به کار و تحولی دارد. عکس‌العمل انفعالی داشتن نیز به همین معنا می‌باشد. در این آیه پیش‌آگهی داده می‌شود که با نزدیک شدن قیامت، و در آستانه آن، ماه تحت تأثیر تحولات فیزیکی منظومه شمسی و خاموشی خورشید، از هم شکافته و متلاشی خواهد شد. برحسب مفاد آیات 6 (75:6) تا 9 سوره قیامه: «یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَهِ فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ وَخَسَفَ الْقَمَرُ وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ»، ماه در هاله انفجاری خورشید «فرو می‌رود» و جذب جِرم آن می‌گردد. چه بسا اختلاف جاذبه و کشش خورشید، یا زمین بر ماه، موجب دو نیمه و متلاشی شدن آن شود [والله اعلم].
اخبار مورد اختلافی که درباره معجزه دو نیمه شدن ماه به عنوان معجزه پیامبر اسلام(ص) نقل شده است، صرف نظر از تعارض با صریح قرآن بر معجزه نداشتن پیامبر اسلام، هم خلاف علم و شهادت تاریخ است، و هم اگر چنین معجزه‌ای رخ داده بود، با فعل ماضی بیان می‌شد.