إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَكَانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ

ما بر آنها [فقط] یک صوت شدید33 [=موج انفجار آتشفشانی] فرستادیم که در اثر آن همگی همچون شاخ و برگ‌های خشکیده گردآوری کننده آن34 [برای تغذیه دام‌ها در آغل، در هم شکسته] شدند.

33- از اشارات قرآن در سوره‌های مختلف به حادثه هلاکت قوم «ثمود» و نشانه‌های ارائه شده در آنها می‌توان فهمید آنچه موجب نابودی آنان شد، اصطلاحاً «بمب آتش‌فشانی» نامیده می‌شود. فشار گازها و قشرهای مذاب زیر زمین وقتی از حدّ خود خارج شود [طاغیه]، با ایجاد زلزله و حرکاتی شدید به صورت انفجاری قسمتی از پوسته زمین را پرتاب کرده و صاعقه وار توده‌های مذاب را به بیرون پرتاب می‌کند. موج انفجار رعدآسای این حادثه، همچون بمبى با هزاران تُن مواد انفجاری، آثار تخریبی غیر قابل تصوری پدید می‌آورد. قرآن، عذاب این قوم را با نشانه‌های: صیحه، زلزله، صاعقه، زیر و رو شدن و آتشفشان تصویر کرده است. کلمه «صَیْحَهً» 13 بار در قرآن آمده که به غیر از آیه 4 منافقون (63:4) ، که منظور «فریاد اعتراض» است، بقیه موارد درباره صوت انفجار آتش‌فشان [10 مورد] و صیحه روز رستاخیز [یاسین 53 (36:53) و ق 42 (50:42) ] می‌باشد.

34- «هَشِیم» از ریشه «هشم» [شکستن]، در باب فعیل مفهوم بسیار شکسته و خرد شده می‌دهد، همچون علف و شاخه خشک گیاهان در فصل پاییز که باد آنها را پراکنده می‌سازد [کهف 45 (18:45) ]. «مُحْتَظِر» به کسی گفته می‌شود که شاخه‌های مذکور را برای مصرف زمستانی دام‌ها یا مصارف دیگر در محلی جمع‌آوردی و نگهداری می‌کند.