عَلَّمَ الْقُرْآنَ

[همو که] قرائت [=میل ترکیبی عناصر جهان] را آموخت2 [=اجزاء هستی را با هدایت تکوینی هماهنگ کرد].

2- عموماً «قرآن» را، که مصدر قرائت از ریشه «قَرَءَ» می‌باشد، کتاب دینی مسلمانان گرفته‌اند، در حالی که سیاق سوره رحمن بیان رحمت‌های عام خداوند به همه آفریده‌ها و انسانهاست، نه اختصاصاً مسلمانان! علاوه بر آن، مقدم آمدن «علّم القرآن» بر «خلق الانسان»، پیشی گرفتن زمان اولی را بر دومی نشان می‌دهد.
ریشه کلمه «قَرَءَ» جمع شدن و انضمام اجزاء چیزی به یکدیگر است، کتاب لغت «المنجد» حامله شدن و زاییدن را که محصول ترکیب سلول نر و ماده و میلیاردها ترکیب دیگر است، از ریشه قرائت و قرآن ذکر کرده است [قرأت الناقه- ماده شتر حامله شد. قرأت الحامل- حامله زایید] قرآن، عادت ماهیانه بانوان را نیز، که با جمع شدن قطرات خون در رحم تحقق می‌یابد، قروء [از ریشه قرائت] نامیده است [بقره 228 (2:228) ]. خواندن را نیز چون حروف و کلمات در کنار هم قرار می‌گیرند تا معنا پیدا کنند، قرائت شمرده‌اند. پس معنای اصلی «قرآن»، جمع شدن و به هم پیوستن است، مفسرین در «قرآن» نامیدن کتابی که بر پیامبر اسلام(ص) نازل شده است، جمع‌آوری و به هم پیوستن تدریجی آن را ذکر کرده‌اند. اما اگر آیات تکوینی و تشریعی خداوند را الفبای کتاب هستی بدانیم، قرآن که مصدر قرائت است، ما را به منظور نویسنده [آفریدگار جهان] آشنا می‌کند و کتاب هستی را می‌خوانیم. گویا غفلت از معنای اصلی و عام و کلی کلمه قرآن موجب گردیده است آن را در یکی از مصادیقش که خواندن است و کتابی که خواندنی نام گرفته [قرآن] محدود سازیم.
با مقدّمات فوق، با توجه به این اصل پذیرفته شده علمی [مورد تأیید قرآن در آیه 30 سوره انبیاء (21:30) ]، که پس از انفجار بزرگ [بیگ بنگ]، به تدریج ذرّات اولیه زیر اتمی [کوارک، الکترون، فوتون و...] شکل گرفت و ترکیب [قرائت تکوینی] اتم‌ها و عناصر، ستاره‌ها و کهکشان‌ها را پدید آورد، به نظر می‌رسد، خداوند با الهام میل ترکیبی و هدایت ذرات اولیه جهان به جمع شدن و پیوستن به یکدیگر، جهان هستی را شکل داده و سپس در اوج تکامل فیزیکی، انسان را [با موهبت اختیار] آفریده است [والله اعلم]. این که در اولین پیام وحی در غار حراء به پیامبر اُمّی و خط ننوشته و کتاب نخوانده گفته شده: «اِقْرَاء» [بخوان]، منظور خواندن کتاب هستی و پیام پروردگاری بوده است که انسان را از علق آفرید.