يَامَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ
ای گروه جن و انس،27 اگر توانستید از فواصل دور28 آسمانها و زمین نفوذ [=عبور] کنید، پس نفوذ کنید؛29 [اما] قادر به عبور [از خطرات در کمین] نخواهید بود، مگر با تسلطی [بر علم و تکنولوژی].30
27- مخاطب قرار دادن همه انسانها، اعم از معاصرین آشنا و شناخته شده عصر نزول قرآن [انس]، و انسانهای ناآشنا و غریبه [جن] در دیگر نقاط عالم، یا نسلهای آینده، برای گذر از مرزهای فیزیکی زمین و گام گذاشتن در سیّارات دیگر، در روزگاری که سریعترین مَرکب اسب بود، بسیار شگفتانگیز است و این نکته به تنهایی دلالت بر علم مطلق نازل کننده کتاب بر آینده بشر در زمین میکند.
28- «أَقْطَار» جمع مکسّر قُطر، به سرزمین، نواحی و کرانه گفته میشود، همچنان که چهار گوشه جهان را «اقطار الدنیا» میگویند. در هندسه نیز خطی را که دایره را به دو نیمه مساوی تقسیم کند قطر آن میگویند که بلندترین فاصله میان دو نقطه آن است.
29- نفوذ، به رسیدن، گذشتن و پشت سر گذاشتن کسی یا چیزی گفته میشود. مثل تیر به هدف زدن به گونهای که پیکانش از دیگر سو بیرون زند. این کلمه فقط در این سوره قرآن آمده است.
30- کلمه سلطان [به صورت نکره و با ضمیر] 40 بار در قرآن تکرار شده است. مردمانی که به قدرت مستبدین خو گرفتهاند، تسلط را ناشی از زور میبینند و به همین دلیل پادشاهان را سلطان مینامند [حال آنکه چنین عنوانی در قرآن نیامده است]. اما قرآن تسلط را در برتری منطق، و سلطان را در علم و دانشِ برتریبخش سراغ داده است: فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ [اگر راست میگویید دلایلی روشن به ما عرضه کنید- ابراهیم 10 (14:10) ]. درضمن از این 40 مورد 12 بار «سلطان مبین» و یکبار «سلطان بیّن» میباشد که بر آشکار بودن آن دلیل تأکید میکند.