عَلَى سُرُرٍ مَّوْضُونَةٍ

بر تخت‌هایی بر هم نهاده شده [=محکم و مرتفع]،11

11- «سُرُر» [جمع سریر] را تخت گفته‌اند، اما این کلمه از ریشه «سِرّ» [امر نهان و پوشیده] ناشی شده است. شادی درونی را نیز به این دلیل که در قلب نهان است، «سرور» گویند. پس سریر، نه هر تخت و نشیمن‌گاهی، بلکه موضع و مکانی شادی‌آور است، به تخت پادشاهان نیز از این جهت سریر گفته شده که نمادی است از شادی در اِشراف و احاطه و قدرتِ تحقّق بخشیدن به خواسته‌ها.
«مَوْضُونَهٍ» از ریشه «وضن» [بافتن زره]، دلالت بر ارتباط و اتصال اجزاء چیزی با یکدیگر می‌کند. وصف «سُرُرٍ مَوْضُونَهٍ» جایگاه و موقعیتی را تداعی می‌کند که شبکه‌وار مرتبط به مراحل رشد و کمال قبلی می‌باشد [والله اعلم].
اوصافی که در این سوره برای نعمت‌های مقربین و اصحاب الیمین، یا محرومیت‌های عذاب‌آور اصحاب‌الشمال آمده است، تماماً صورت «نکره» دارد که دلالت بر ناشناخته بودن آن برای مخاطبین می‌کند. این موارد که متجاوز از 70 بار می‌باشد، از جمله عبارتند از: «سُرُرٍ مَوْضُونَهٍ»، «وِلْدَانٌ»، «أَکْوَابٍ»، «فَاکِهَهٍ»، «طَیْرٍ»، «حُورٌ عِینٌ»، «ظِلٍّ مَمْدُودٍ»، «فُرُشٍ مَرْفُوعَهٍ» و... همین که گفته شده «إِنَّا أَنْشَأْنَاهُنَّ إِنْشَاءً» [آیه 35]، با توجه به معنای انشاء، که پدیده‌ای بی‌سابقه و جدید است، باید آنها را در قالب تشبیه و تمثیل فهم و درک کرد.