كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ

همچون مرواریدی پوشیده18 [در صدف].

18- «لُؤْلُؤِ» همان مرواریدی است که از دریا صید می‌شود [الرحمن 22 (55:22) ]. دو بار در وصف گردنبندهای بهشتی [حج 23 (22:23) و فاطر 33 (35:33) ] و سه بار نیز به صورت مجازی و نکره در وصف حوریان بهشتی آمده است: «اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُون» [طور 24 (52:24) و واقعه 23 (56:23) ]، «لُؤْلُؤًا مَنْثُورًا» [انسان 19 (76:19) ].
لفظ لؤلؤ [مروارید] تداعی کننده تشکیل تدریجی آن میان دو صدف و پاکی و خلوص می‌باشد. صفت مکنون نیز [در: اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُون] نیز بر این محفوظ و مستور بودن از ناخالصی دلالت می‌کند. گویا چنین اوصافی نشان از آخرت کسانی دارد که «وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَات» [احزاب 35 (33:35) ] بوده‌اند و در هفت آیه قرآن از چنین حفاظتی بر غرایز جنسی یاد شده است [انبیاء 91 (21:91) ، مؤمنون 5 (23:5) ، نور 30 (24:30) و 31، احزاب 33 (33:33) ، تحریم 12 (66:12) و معارج 29 (70:29) ]. تعبیر «حُورٌ مَقْصُورَاتٌ فِی الْخِیَام» که در آیه 72 سوره الرحمن (55:72) آمده نیز به روشنی دلالت بر عفت و عصمت و عدم آلودگی آنان می‌کند.