يُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ قَالُوا بَلَى وَلَكِنَّكُمْ فَتَنتُمْ أَنفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْكُمُ الْأَمَانِيُّ حَتَّى جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ

[دو رویان] آنان، [مؤمنین] را ندا می‌دهند: مگر ما [در دنیا] با شما نبودیم؟ گویند: آری! ولی شما خود را به فتنه [در نفاق و شرک] انداختید22 و منتظر ماندید [تا ببینید منافعتان کدام طرف تأمین می‌شود]23 و شک و تردید داشتید24 و آرزوها25 فریبتان داد، تا فرمان خدا [=مرگ] فرا رسید، و آن فریبکار [=شیطان یا دنیای فریبنده] شما را به [تصورات موهوم از] خدا فریفت.26

22- اصل کلمه «فتنه»، قرار دادن طلا و نقره در آتش برای خالص شدن از آمیختگی‌ها و تیرگی‌هاست و به طور مجازی در مورد مشکلات و مصیبت‌های زندگی، که همچون کوره آتش آدمی را آبدیده می‌کند، به کار می‌رود. ر ک به کتاب «پژوهشی در قرآن» ج 4 ص 44 تا 82.

23- «تَرَبَّصْتُمْ» از ریشه «رَبْص» [انتظار]، با «یَنْتَظِرُون» و «یَتَرَقِّبُون» [مراقب بودن] از نظر معنایی نزدیک است؛ با این تفاوت که در کلمه انتظار عمدتاً آینده‌ای روشن به همراه امید مورد نظر است و در تَرَبَّص نوعی بدخواهی یا پذیرش نوعی تکلیف [بقره 226 (2:226) ، 228 (2:228) و 234 (2:234) ]. مشتقات این کلمه 17 بار و همواره در باب تفعّل در قرآن آمده است.

24- «اِرْتَبْتُمْ» از ریشه «رَیب» [شک]، در باب افتعال، استعداد و آمادگی را می‌رساند [مثل: اشتعال- شعله ور شدن] منظور این است که ایمان آنها ثباتی ندارد و کاملا در معرض تغییر می‌باشد، بنابراین مرتب بین ایمان و کفر [همچون پاندول] در تردّد و رفت و آمد هستند.
این احوال یادآور تعارض هُدی با هَوی و تقوی با فجور است که مولوی تحت عنوان چالش عقل و نفس یا جان و تن در قصه معروف لیلی و مجنون آورده است [دفتر چهارم مثنوی ابیات 1534 تا 1562]:
جـان گشـاده سـوی بـالا بالهـا
در زده تـن در زمین چنگال‌ها
تا تو با من باشی ای مرده وطن
پس ز لیـلی دور مانـَد جانِ من
روزگارم رفت زین‌گون حالها
همچون تیه و قومِ موسی سالها

25- «أَمَانِی»، از ریشه «مَنی»، به گفته لغت شناسان، تقدیر و اندازه‌گیری است. نطفه انسان را از آن جهت «منی» گویند که پروردگار علیم در کروموزوم‌ها و ژن‌ها اندازه و نظم شگفت‌آوری تقدیر کرده است. مرگ نیز از آنجایی که مخلوق خدا [سوره ملک آیه 2 (67:2) ] و مقدّر اوست، «منیه» نامیده شده است. آرزو کردن را هم که تنظیم تصوراتی در ذهن و سامان دادن خیالاتی در دل است، «تمنّی» گفته‌اند [آل‌عمران 183 (3:183) ].

26- در این آیه دو منشاء برای فریب انسان معرفی شده است، یکی زندگی دنیا و دیگری «غَرُور»، یعنی فریبنده؛ اعم از شیطان، گمراهان، جاه و مقام، و هوای نفس. زندگی دنیا جنبه فاعلی ندارد و فقط جلوه‌گری می‌کند، اما غَرور به دعوت و تبلیغ و تزیین و تحریک می‌پردازد. آیه 33 سوره لقمان (31:33) نیز مشابه همین آیه است «...إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاهُ الدُّنْیَا وَلا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللهِ الْغَرُورُ».